بررسی مزایای الگوی ایفای نقش
امتیازات الگوی ایفای نقش
1- شوق و انگیزه درونی در فراگیرندگان
دانش آموزان خود نقشه ای مورد نظر را انتخاب می کنند و بر اساس وظایف محوله به ایفای نقش می پردازند، شور و شوق فراوانی برای انجام دادن آن از خودانشان می دهند. و مشاهده کنندگان ایجاد می شود که در یادگیری بسیار موثر و با اهمیت است.
2- فعالیت دانش آموزان
اصول مهم در یاددهی - یادگیری، موضوع فعال بودن فراگیرندگان است. یادگیری ارتباطی دوطرفه و تعاملی است و بدیهی است که گر یادگیرندگان منفعل باشند، امکان یادگیری به وجود نخواهد آمد. در این روش، همه افراد نقش دارند و باید در موعد مقرر نقش خود را ایفا کنند و سپس به صورت فعال در جریان آموزش به فعالیت بپردازند.
3- کمرویی و خجالت دانش آموزان
دانش آموزان و حتی بزرگسالان، کمرویی یا خجالتی بودن است. این خصیصه سبب گوشه گیر شدن افراد می شود و آنان، موقعیت های اجتماعی مطلوب را از دست می دهند. تقویت می کند و آنان را اجتماعی بار می آورد.
4- مهارتهای روانی - حرکتی فراگیرندگان
آموزش، تقویت مهارتهای فیزیکی دانش آموزان است و در بعضی درسها هدف اصلی، رشد این مهارتهاست. در این زمینه، بهترین الگوی ایفای نقش است، زیرا یک صحنه نمایش وجود دارد و افراد مجری باید به نحو مطلوب و با آمادگی، روی صحنه به ایفای نقش بپردازند. همین تمرین های موردی به تدریج موجب تقویت عضلات و هماهنگی بیشتر اعضا میگردد. در نتیجه ارتباط مفیدی بین روان و حرکت به وجود می آید.
5- نگرشهای جدید و قبول ارزشهای اجتماعی
رویکردها و اهداف اصلی آموزش و پرورش، ایجاد نگرش مطلوب در طرز تفکر دانش آموزان است و انتظار میرود که ضمن کسب مهارتهای ذهنی، عواطف، نگرشها و احساسات آنان نیز تقویت شود و باور و اعتقادشان در خصوص موضوع افزایش یابد. در الگوی ایفای نقش ، بازیگران در حین انجام دادن امور محوله، از عملکرد اندامهای حسی خویش منتشر می شوند و گاهانه، در مقام دفاع از رفتارهای نمایشی خود بر می آیند. این اقدام از نظر آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای دارد.
6- مدیریت و سازماندهی افراد
برنامه ریزی یکی از مهارتهای اساسی در آموزش و پرورش است و انتظار میرود فراگیرندگان در عرصه اجتماعی، مدیر موفق و برنامه ریز لایقی بشوند. در الگوی ایفای نقش، همه امکانات، تمهیدات و برنامه ها از طریق یکایک دانش آموزان فراهم میآید و حتی سازمان دهی و گزینش نقشها با راهنمایی معلم و به وسیله خود دانش آموزان صورت میگیرد. این امر باعث میشود که آنان جریانها و فعالیتها را به خوبی برنامه ریزی و برآنها مدیریت کنند» (فضلی خانی، 1378، ص 93).
شرکت کنندگان در الگوی ایفای نقش
مربی در مقام مسئول اجرا و هماهنگ کننده فعالیتها
دانش آموزان در نقش بازیگران اصلی (یک نفر در هر گروه به سمت کارگردان انتخاب می شود.)
کنندگان: بقیه دانش آموزان تماشاچی اند و در پایان اجرای نقشها، ارزشیاب و تحلیل گر نمایش خواهند بود. (فضلی خانی، 1378)
مراحل الگوی ایفای نقش
:
و انتخاب موضوع اولین قدم برای الگوی ایفای نقش است و انتخاب آن به دو صورت انجام می شود: موضوع درس (مورد تدریس) یا موضوعات دلخواه که دانش آموزان کلاس بر اساس علایق خود انتخاب می کنند در هر دو صورت، باید ابعاد گوناگون آن تشریح و به کلیه فراگیرندگان تفهیم گردد تا ایفاگران نقشها، مفهوم اصلی را درک کنند. در این مرحله، موارد زیر باید رعایت شود:
نحوی که برای همه قابل فهم باشد.
و توافق بچه ها باشد.
اجتماعی باشد.
الگوی ایفای نقش قابل بحث باشد.
تعریف و مشخص گردد.
توانایی های ذهنی و روانی دانش آموزان باشد.یادگیری ارتباطی دو طرفه و تعاملی است و بدیهی است که گر یادگیرندگان منفعل باشند، امکان یادگیری به وجود نخواهد آمد. در این روش، همه افراد نقش دارند و باید در موعد مقرر نقش خود را ایفا کنند و سپس به صورت فعال در جریان آموزش به فعالیت بپردازند.
:
نامه، پیکره اصلی الگوی ایفای نقش است. در این مرحله، کلیه فعالیتها از شروع تا پایان به صورت محاورهای نوشته میشود و دانش آموزان با کمک و همکاری مربی، مراحل را می نویسند. اهداف اصلی موضوع درس باید در یکایک مراحل گنجانده شود. نامناسب الزامی است. این قسمت مطرح واز طریق اجرای آن به دانش آموزان منتقل شود. دانش آموزان باید راهکارهای اجرایی را در مراحل بعد اجرا کنند. در این مرحله، رعایت توان دانش آموزان، اطلاعات و زمینه های فکری آنان اهمیت بسیار دارد.
باید دارای ابتدا و انتها باشد و متن، آموزشهای لازم را بدهد. گر نمایشنامه مورد نظر خوب تنظیم نشود، انگیزه دانش آموزان برای اجرا کاهش می یابد و ممکن است نمایش جذابیت مورد نظر را نداشته باشد. جملات باید حتی الامکان کوتاه و قابل فهم باشد و براساس بینش دانش آموزان تنظیم شود. بین جملات و تنظیم محتوا باید ارتباط و توالی منطقی وجود داشته باشد و موضوعات به صورت اصولی هم جهت باشند.
:
بازیگران بر اساس توانایی و علاقه آنان به نقش های مورد نظر، مهمترین بخش الگوی ایفای نقش است. فعالیتهای لازم برای مراحل الگو، در این مرحله مشخص می گردد و تعداد نقشها و گزینش افراد ودیگر موارد اجرایی باید مد نظر باشد.
افراد و ویژگیهای رفتاری، ساختار بدنی (قد، وزن، سن و.......) اهمیت زیادی دارد. معلم یا مربی در مقام کارگران نمایش، قبل از هر چیز باید بازیگران را خوب بسنجد، توانایی های آنان را بشناسد و برای ایفای نقشهای مورد نظر پیشنهاد کند. نظر دانش آموزان دیگر، مشاهده گران،نیز در این انتخاب موثر است.
مرحله چهارم: تهیه امکانات و تجهیزات لازم
نمایشنامه تدوین شده، امکانات مورد نظر باید شناسایی و فراهم گردد. نقش این وسایل در تکوین و تقویت روند اجرا و اثرگذاری نمایشنامه، بسیار مهم است و به ویژه برای فراگیرندگان جذابیت و کشش خاصی دارد. ساخت فضا، صحنه آرایی مناسب و دیگر ملزومات یا امکانات، باید فراهم آید و نحوه کاربردآنها برای بازیگران تشریح شود. بهتر است از وسایل ساده و قابل دسترس استفاده شود و وسایل صحنه را حتی الامکان خود دانش آموزان بسازند.
:
نقشها و تشریح وظایف، باید آمادگی هایی کسب شود. باراهنمایی مربی گروه، بازیگران باید به تمرین مقدماتی بپردازند و از جمله این آمادگیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
.
برای اطلاع از نقش دیگران.
و دیگر اعضا در صورت نیاز.
امکانات.
به صورت متوالی.
:
گروه بازیگران در حضور بقیه دانش آموزان و مربی، نقشهای خود را اجرا می کنند. بازیگران را به صورت غیر مستقیم هدایت کند. مرحله اجرایی الگوی ایفای نقش و انجام دادن نمایش در کلاس، مرحله اصلی است. در این مرحله، تماشاگران بادقت و رعایت دقیق نظم، روند نمایش را تماشا و در صورت امکان، نکات مهم و نظریات اصلاحی خویش را یادداشت می کنند. گفتنی است که دیگر اهداف و انتظارات آموزش و پرورش باید در رفتار و گفتار بازیگران نمایان شود. همچنین توجه شود که روند اجرایی نمایش، اهداف را تحت الشعاع قرار ندهد و روش از اهداف دور نشود.
:
مرحله اجرایی، تماشاگران به صورت گروهی و با هدایت معلم به ارزشیابی و بررسی کلیه مراحل اجرا می پردازند و انتقادات و پیشنهادهای خود را ارایه می دهند. هدف از این مرحله اصلاح و تقویت نکات مثبت و رفع نکات منفی نمایشنامه و اجرای نقشهاست. .
، برای معلم، که کارگردان نمایشنامه است، اهمیت بسیار دارد. زیرا با رعایت آنها، ثر بخشی روش افزایش مییابد. در این مرحله، دریافت و تثیر نمایشنامه و روند اجرایی آن بر دانش آموزان نیز باید بررسی و تحلیل گردد و گر آزمونی از محتوای فعالیت، برنامه ریزی و اجرا شود، بسیار مفید خواهد بود» ()
یاددادن نحوه طبقه بندی کردن، نحوه فکر کردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانش آموزان اهمیت دارد، در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیه های دانش آموزان است به نحوی که از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونه های مثبت و منفی سازمان می دهد و فراگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت می کند. این الگو دانش آموزان را قادر به، مفهوم سازی پیشرفته، مفاهیم خاص، استدلال استقرایی، تسلط و گاهی به چشم اندازها، دور نما، تحمل ابهام، و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات می نماید (خورشیدی و غندالی، 1379).
«عبارت از جستجو و فهرست نمودهایی است که از آن برای تمیز نمونه ها از غیر نمونه های طبقات استفاده می شود. در این الگو از دانش آموز می خواهد مثالهایی که شامل ویژگیهایی از آن مفهوم است را با مثالهای دیگری که شامل آن نمودها نیست مقایسه و مقابله کند و بدینوسیله نمودهای مقولهای را که در حال حاضر در ذهن فرد دیگر وجود دارد کشف نماید. الگوی دریافت مفهوم برای معلمان در زمانی وسیله ارزشیابی خوبی است که بخواهند تعیین کنند که افکار مهم اراإه شده قبلی بخوبی آموخته شده باشد. این الگو به سرعت عمق فهم دانش آموزان را آشکار میسازد و دانش قبلی آنان را تقویت می کند. این الگو نه تنها می تواند مجموعه ای وسیع از کاوشگریهای را به درون زمینه های مهم آموزشی وارد سازد، بلکه می تواند بررسی های استقرایی موجود را اعتلا بخشد ().
دریافت مفهوم در جدول زیر خلاصه شده است.
مفهوم |
|
نشانه گذاری شدهای عرضه میکند. نمونه ها و غیر نمونه ها را با هم مقایسه می کنند. سازی و آزمودن آن می پردازند. نمودهای لازم تعریفی ارائه میدهند. |
اضافی بدون نشانه را با عنوان نمونه های با نمود و غیر نمونه ها معین می کنند. تأیید، مفهوم را نامگذاری و تعاریف را بر حسب نمودهای لازم دوباره بیان می کند. ارائه می دهند. |
| |
تفکرات خود شرح می دهند. فرضیه ها و نمودها را به بحث می گذارند. و تعداد فرضیه ها بحث می کنند. |
(وویل، 1996، مترجم بهرنگی، ص 209)
عرضه مطالب به فرگیر است. هر یک از مطالب، مثالی مجزا، از مفهوم است و مطالب به صورت جفت داده می شوند. در گام اول به فرگیران می گویند، نظری مشترک در همه مثالهای مثبت وجود دارد، و آنان وظیفه دارند فرضیه ای درباره ماهیت آن مفهوم بسازند. موارد از پیش منظم شده با معرفهای با نمود و بینمود عرضه می شوند. از فرگیران می خواهند نمودهای مثالهای مختلف را مقایسه و توجیه کنند. سرانجام معلم از آنان می خواهد مفاهیم خود را نامگذاری کنند و قواعد و تعاریف مفاهیم را بر حسب نمودهای لازم بیان دارند. دانش آموزان در گام دوم دریافت خود از مفهوم را ابتدا توسط ارایه مثالهای بدون نشان از مفهوم و سپس با اراإه مثالهایی از خود، ارزیابی می کنند. معلم پس از این در صورت لزوم فرضیه های اولیه خود را تا إید یا رد می کند ودر انتخاب خود از مفاهیم یا نمودها تجدید نظر بعمل میآورد. در گام سوم دانش آموزان راهبردهای تفکری را که توسط آنها به مفاهیم دست یافته اند تحلیل می کنند و نتایج راهبردهای مختلف را مقایسه می کنند (جویس و ویل،1996، مترجم بهرنگی).
تشریک مساعی شاگردان را چنان سازمان می دهد که بتوانند در پاسخ به تکالیف شناختی و اجتماعی الگوهای تدریس پردازش اطلاعات به یکدیگر کمک کنند. این الگوهای تدریس مبتنی بر تشریک مساعی که کاربردشان بر حسب تلاشها و تحقیقات روبر تاسلاوبین، دیوید و راجرجانسون و همکارانشان به طور وسیعی گسترش یافته است به طور مثبت بر یادگیری تحصیلی، توسعه اجتماعی و عزت نفس یادگیرنده ثر میگذارند. جان دیویی پیشنهاد میکند که تفحص گروهی باید الگوی اساسی یادگیری اجتماعی و تحصیلی در یک جامعه مردم سالار باشد. دامنه این الگو به شگردان از انجام تکالیف ساده یادگیری به صورت دو نفره تا الگوی پیچیده برای سازماندهی کلاسها و مدارس که به صورت جمعهای یادگیری در تلاش آموختن به خود هستند گسترده است. روال یادگیری مبتنی بر تشریک مساعی، یادگیری در همه زمینه های برنامه تحصیلی و سنین مختلف را آسان ساخته، موجب بهبود عزت نفس، مهارت اجتماعی وهم پیوستگی و هدفهای یادگیری تحصیلی در دامنه ای از کسب اطلاعات و مهارتها تا نمودهای کاوشگری رشته های تحصیلی می شود. یادگیری جریان اجتماعی را با هم ترکیب می کند. می توان از این الگو در تمام زمینه های درسی، برای تمام سنین، در هنگامی که معلم میخ واهد پیش از پذیرش اطلاعات از قبل تعیین شده و پیش سازمان یافته به تدوین و جنبههای مشکل گشایی دانش تاکید کند استفاده کرد. معلم در این الگو نقش تسهیلگر جریان گروهی و فراهم آورنده وسایل مورد نیاز کاوشگری دارد. او باید همچون یک مشاور تحصیلی عمل کند. متفاوت و مشترک خودشان را بررسی می کنند. آنان نوع اطلاعات مورد نیاز برای روی آوری به مسإله را تعیین و برای گردآوری اطلاعات لازم برای آزمون آن را گرد می آورند. همچنین محصولات خود را ارزشیابی می کنند و به کاوشگری خود ادامه میدهند یا کاوشگری جدیدی را آغاز میکنند. آنها مهارتهای مذاکره و حل تعارضات که مورد نیاز مشکل گشایی به شیوه مردم سالاری است را میآموزند. معلم نیز باید به دانش آموزان در ساختن فرضیه های قابل آزمون کمک نماید (جویس و ویل، 1996، مترجم بهرنگی).
روبروساختن دانش آموزان با مسالهای برانگیزنده شروع می شود. ممکن است این روبرو ساختن در صحبت یا بایک تجربه، بطور طبیعی یا ضمن ارائه مطالب توسط معلم صورت گیرد. اگر دانش آموزان عکس العمل نشان دهند، معلم توجه آنان را به تفاوتهای موجود در عکس العمل هایشان، یعنی موضوع، درک، نحوه سازماندهی به موارد واحساسشان جلب میکند. معلم با علاقمند شدن دانش آموزان به تفاوت در عکسالمعلهای خود، آنان را به سوی قانونمند کردن و سازمان دادن به مساله برای خود میکشاند. . با روبرو شدن با مثالهای دیگر یا بامساله جدیدتری که از خود تفحص برمیآید تکرار می شود.
جدول مراحل الگوی یاران در یارگیری
مبهمی مواجه می شوند. |
موقعیت را کشف می کنند. |
بررسی را تدوین و برای بررسی سازمان دهی (تعریف مسأله، نقش، تعیین تکلیف) |
|
جریان را تحلیل میکنند |
نتایج مجددا" از سرگرفته می شود. |
و ویل، 1996، مترجم بهرنگی، ص 112).
http://danayan.blogfa.com/
زیباوب
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 04 فروردین 1402 (13:51)
- گزارش تخلف مطلب