امروز جمعه 02 آذر 1403 http://moallem.cloob24.com
0

فواید تشویق

1. تشویق محرک قدرتمند: تشویق می تواند مولد انرژی و محرک کار و تلاش بیشتری برای افراد گردد. وقتی فرد احساس می کند که کارش مفید بوده و در عین حال سود بخش است، با قدرت و نیروی بیشتری به کار خواهد پرداخت و چه بسا این کار نیک از عادات نیکویی گردد که شخص در صورت عدم انجام آن احساس کمبود و ناراحتی می کند.

2. مداومت در کار نیک: زمانی که شخص از نظر روحی و روانی احساس کند که مفید واقع شده است، تلاش می کند تا کارش دوام داشته باشد.

جایزه

3. ایجاد حس اعتماد به نفس: چه بسیار افرادی که در اثر نداشتن اعتماد به نفس، دست به کاری نمی زنند و ترسشان این است که مبادا کارشان مفید واقع نشود و یا مورد توجه جامعه و اطرافیان قرار نگیرند و همین امر سبب می شود که اعتماد به نفسشان را از دست داده و نشان و ابداع و نوآوری در کارشان کمتر دیده شود. در حالی که چه بسیار از این افراد، قدرت و کارایی بسیار دارند و استعدادهای درخشانی در وجودشان است که باید شکوفا گردد ولی متاسفانه در مواردی هیچ گاه بروز پیدا نمی کند.

4. ایجاد دلگرمی: شخص می داند که کار نیک او را دیگران درک کرده اند و این حداقل پاداشی است که او را به کارهای نیک دیگر وادار می کند و این خود تلقین قدرت به افراد است.

5. ایجاد روحیه مقاومت: دیگر فایده ایجاد روحیه مقاومت و صبر است، زیرا شخص می خواهد رضایت افراد را به دست آورد و به تحسین و تشویق آنها دست یابد و در این راه هر گونه سختی حاضر است تحمل کند.

6. رضایت خاطر: تشویق سبب رضایت خاطر و لذت روحی می شود.

7. ایجاد عادات پسندیده: تشویق باعث شده در افراد عادات پسندیده ایجاد گردد.

8. ترمیم و بازیابی قوا: تشویق باعث می شود شکست ها که در اثر عوامل مختلف برای اشخاص پیش آمده و روان آنها را مجروح کرده است، دوباره ترمیم پیدا کند و در نتیجه شخص تا حدودی ناکامی ها را فراموش نماید و در جهت اصلاح نقص های خود تلاش کند.

اثرات نامطلوب عادت به تشویق

باید سعی شود (فرزندان، افراد، بچه ها) به تشویق و جایزه عادت نکنند، به طوری که اگر مورد تشویق قرار نگرفتند و یا جایزه ای دریافت نکردند، از کار نیک باز نمانند. باید دقت شود که تشویق هدف واقع نشود، بلکه برای رسیدن به اهداف عالی باشد. به طوری که انگیزه شخص از انجام کار نیک، فقط پاداش و جایزه نباشد. روانشناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند: کودکانی که عادت به تشویق در آنها ایجاد شود، در بزرگی کسانی هستند که بدون گرفتن پاداش حاضر نیستند به همنوعان خود کمک کنند.

یکی دیگر از پیامدهایی که در تشویق نسجیده، در افراد ایجاد می شود، تغییرات در خلق و خوی آنها ست.

به این ترتیب که مثلاً شخص به (کودک، بچه، دانش آموز) می گوید: اگر فلان مطلب از جانب تو انجام شود، فلان پاداش را خواهی داشت و از آنجایی که (کودک،...) ممکن است فکر کند چنین قدرتی را ندارد و یا آن قدرت را دارد ولی تنبلی به او مهلت نمی دهد. ممکن است به جای استقامت و بردباری، دست به بدخلقی و رفتار ناصحیح بزند.

البته والدین می توانند با ظرافت و زیرکی های خاص، طوری عمل نمایند که اگر هم انگیزه کار نیک از بین رفت، کار خوب برای فرد باز هم زیبا بوده به طوری که با از بین رفتن انگیزه، علاقه به انجام آن باشد، به گفته بعضی از روانشناسان قسمت عمده کارها بر اثر تکرار فراوان، به صورت خودکار خواهد آمد.

اگر شما به کودکی بگویید: مثلاً مشقهایت را بنویس تا به تو شکلات بدهم و یا دستهایت را قبل از غذا بشوی تا برایت کتاب داستان بخرم و یا از این گونه سخنان که در اوقات مختلف، پدران و مادران به کودکانشان می گویند، در صورتی می تواند مفید واقع شود که کودک علت آن را کار بداند، مثلاً به او بفهمانند که در صورت نوشتن مشق و انجام تکالیف تو باسواد می شوی و می توانی کتاب های خوب بخوانی و اطلاعات مفید داشته باشی و یا اگر قبل از غذا دستهایت را بشویی میکروبها از دستهایت دور می شوند و مریض نمی شوی و... در این صورت با از بین رفتن انگیزه تشویق (شکلات و کتاب داستان)، باز هم شوق لازم برای فرد به خاطر کار نیک وجود دارد.

اشکال مختلف تشویق

تشویق می تواند به شکل های مختلفی اعمال شود، گاهی به شکل در اختیار گذاردن وسایل مورد علاقه، گاهی خرید و تهیه جایزه مورد علاقه، نظیر وسایل کار و آزمایش و اساب بازی، لباس، انواع خوراکی ها، کتاب و گاهی بردن به یک مهمانی، یا گردش و تفریح، دیدن یک فیلم، مسافرت، گاهی ابراز محبت و گفتن جملات مهرانگیز، یک لبخند، دلجویی کردن، آفرین گفتن، در آغوش گرفتن و بوسیدن و حتی نگاهی حاکی از محبت و سپاس که در سنین مختلف و شرایط متفاوت، فرق می کند.

اصولاً تشویق های مادری در کودکان موثرتر است و حتی مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه کودک و یا خرید میوه و خوراکی دلخواه، احساسات کودک را برانگیزد و او را به کار نیک و یا ادامه آن تشویق نماید.

تحقیقات نشان داده که بزرگ مردان و افراد مشهور جهان که نظرات و تئوری ها و قوانین قابل توجهی را طرح کرده اند، غالباً پیشرفتشان در اثر تشویق های مادی نبوده و یا اگر بوده کم بوده است و بیشتر تشویق های معنوی و رضایت خاطر استاد بوده.

تشویق در چه صورتی اثربخش است

تشویق زمانی می تواند مفید واقع شود که به ندرت و گاه به گاه اعمال شود، اغلب می بینیم که پدران و مادران در طول روز بارها و بارها از تشویق و جایزه به میان می آورند، این سبب می شود که هم برای کودکان (فرزندان) توقع بی جا ایجاد شود و هم اثر لازم را که تشویق می تواند داشته باشد از دست برود و کارهای معمولی او نیز برایش بسیار مهم جلوه کند و گمان نماید که دیگران باید همیشه ممنون او باشند.

تهیه و تنظیم: نرگس حقیقی

0

تعریف نظری تنبیه:

تنبیه در لغت به معنی آگاه کردن، هشدار دادن به افراد در انجام یک رفتار نامطلوب

تعریف عملی تنبیه:

عبارت است از اعمال محرک آزار دهنده به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش احتمالی آن رفتار نامطلوب و یا از بین بردن آن (مصطفی، 1373)

از عوارض جانبی نامطلوب تنبیه این است که احساس ناخوش آیند حاصل از تنبیه در لحظه تنبیه شدن از طریق شرطی شدن کلاسیک با شرایط تنبیهی و شخصی یا اشخاص تنبیه کننده تداعی می شود و سبب انزجار تنبیه شونده از معلم یا تنبیه کننده می گردد.

مشکل دیگر استفاده از روش تنبیه آن است که تنبیه کردن امر مسری است. روانشناسی تربیتی با شواهدی نشان می دهند کسانی که شاهد تنبیه شدن افراد توسط دیگران بوده اند در مواقع دیگر خود به تنبیه کسانی دیگری اقدام کرده اند. و دانش آموزان تنبیه شده بعداً تنبیه کننده از آب در آمده اند. بنابرین معلمی که در حضور جمع، دانش آموزان را تنبیه می کند به آنها آموزش پرخاشگری می دهند.

بارها مشاهده شده است که کودکانی که مرتباً از پدر و مادر و آموزگار خود کتک میخورند در غیاب آنها به کتک زدن فرزندان کوچکتر می پردازند. در آزمایش بر روی حیوانات، نشان داده شده است که بر اثر ضربه الکتریکی بر حیوانات آنها را به جان همدیگر می اندازد و به هم رفتار خصمانه انجام می دهند.

از نظر اسکینر راههایی وجود دارد که مدام برای احتراز از تنبیه به آن متوسل می شوند. شخص ممکن است به عوض انجام رفتار که تنبیه به دنبال دارد به طریق دیگری به آن رفتار می پردازد که تنبیه به دنبال نداشته باشد، مانند خیال پردازی. همچنین شخص ممکن است با متوجه ساختن رفتار قابل تنبیه که به چیزهایی که نمی تواند تنبیه کننده باشند آن رفتار را جابجا سازد. مثلاً می تواند نسبت به اشیاء فیزیکی، کودکان یا جانوران کوچک پرخاشگری کند. و یا شخص ممکن است کسانی دیگری را که رفتار قابل تنبیه انجام می دهند ولی تنبیه نمی شوند مشاهده کند و به این طریق خود را با آنها همانند می سازد. همچنین شخص ممکن است رفتار دیگران را قابل تنبیه بداند و از این راه تمایلات خود را فرافکنی کند. علاوه بر اینها شخص که به خاطر انجام رفتار تنبیه شده ممکن است با آوردن دلیل برای خود با دیگران به منظور غیر قابل تنبیه جلوه دادن رفتار خود دلیل تراشی کند. مثل موقعی که می گوید کودک را به خاطر اصلاح او تنبیه می کنند.

یکی دیگر از عوارض جانبی نامطلوب تنبیه و سایر روشهای تنبیهی تغییر رفتار این است که اگر این روشها ادامه یابد شخص تنبیه شده ممکن است به فرد تنبیه کننده حمله ور شود. علی رغم عوارض جنبی این شیوه باید اعتراف کرد که معلمینی که دست به عمل تنبیه می زنند دو دسته اند آنهایی که به عوارض آن واقف اند و دسته دیگری که به مفید بودن آن معتقدند حتی در بسیاری از اوقات از اعتقاد خود دفاع می نمایند و این شعار را همیشه مدنظر قرار می دهند که «جور استاد به از مهر پدر می باشد»

عواقب تنبیه بدنی

1- کودک عادت می کند در برابر زور و قلدری بدون چون و چرا تسلیم شود و با این منطق خو بگیر که زور قلدری پیروز است. هر وقت عصبانی شدی بزن، و باکی نداشته باش.

2- تنبیه بدنی احیاناً ممکن است در کودک عقده ای نسبت به اولیاء و مربیان ایجاد کند و حالت طغیان و سرکشی را در برابر اولیاء در او برانگیزد.

3- کودک را ترسو می کند. بوسیله کتک شخصیت کودک درهم شکسته می شود و تعادل روحی او بر هم می خورد و احتمالاً به بیماری روانی مبتلا گردد.

4- تنبیه بدنی، بچه ها را دروغگو بار می آورد.

5- تنبیه بدنی، بچه ها را به حیله گری و ریاکاری سوق می دهد.

6- تنبیه بدنی، برای بچه ها رنج و تحقیر به بار می آورد.

7- تنبیه بدنی، در کودک افسردگی و بیماریهای عصبی ایجاد می کند.

8- تنبیه بدنی، کودک را به سمت خود آزاری می کشاند.

9- تنبیه بدنی، کودک را به سوی دیگر آزاری می کشاند.

10- تنبیه بدنی، کودک را به لجبازی وا می دارد.

11- تنبیه بدنی، کودک را گوشه گیر می کند.

12- تنبیه بدنی، کودک را کند ذهن می کند.

13- تنبیه بدنی، کودک را بی اراده و نسبت به دیگران بی تفاوت می کند.

14- تنبیه بدنی، اطمینان و اعتماد به نفس را در بچه ها از بین می برد.

15- تنبیه بدنی، حس کنجکاوی و ابتکار عمل را در بچه ها می کشد.

16- تنبیه بدنی، کودک را کینه توز می کند.

17- تنبیه بدنی، احترام و اعتماد کودک را نسبت به بزرگترها سلب می کند.

18- تنبیه بدنی، کودک را دچار یأس و حرمان می کند.

19- تنبیه بدنی، کودک را عاصی بار می آورد.

20- تنبیه بدنی، اضطراب دائم را در کودک دامن می زند.

21- تنبیه بدنی، در کودک سرپیچی و بی اعتنایی را همراه می آورد.

22- تنبیه بدنی، بچه ها را اندوهگین و محزون می کند.

23- تنبیه بدنی، شادیها را در کودک سرکوب می کند.

24- تنبیه بدنی، شهامت و غرور بچه ها را از بین می برد.

25- تنبیه بدنی، نهایتاً به سلامت روحی و جسمی طفل ضربه می زند. (مجوزی، 1372)

در امر تنبیه کودکان به نکاتی باید توجه کرد که اهم آنها بدین قرارند:

1- قبل از اعمال تنبیه باید ریشه و علت را کشف کرد، تا با از میان بردن آن از تکرار تخلف جلوگیری بعمل آید. همچنین باید کودک از علت تنبیه آگاه شود. تا در او حس بد بینی و عدم اعتماد پیدا نشود.

2- تنبیه باید به عنوان آخرین روش تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.

3- تنبیه بدنی کودک، کار بسیار حساسی است. مربی در تنبیه کودک باید فوق العاده دقیق و محتاط باشد به همین جهت به اولیا و مربیان توصیه می شود تا آنجا که ممکن است به تنبیه بدنی متوسل نشوند.

4- در همه حال باید سعی و مراقبت بعمل آید که تنبیه در حضور جمع مخصوصاً در مقابل دوستان کودک اعمال نشود. زیرا موجب افراط در رنجاندن کودک و سبب پیدایش حالت گستاخی در کودک می گردد.

5- معلم نباید به هیچ وجه امر تنبیه را به دانش آموزان دیگر محول نماید، که این امر در روان کودک و همچنین در روابط فی ما بین دانش آموزان، اثر ناروا و زیان بخشی به جای می گذارد.

6- باید عمل بد کودک نکوهش شود، نه شخصیت او از همه جهات مورد تحقیر واقع گردد مثلاً اگر کودک کار ناشایستی را انجام داده است باید گفت: «این کار تو نادرست است» نه اینکه «تو فرد نادرستی هستی.»

7- از خطاهای تربیتی، تنبیه بصورت مضاعف است یعنی هم کتک زدن در کار باشد و هم طعنه و نیشخند.

8- تنبیه ها لازم نیست همیشه زبانی باشد گاهی یک نگاه ملامت بار، بی اعتنائی و... می تواند برای طفل آموزنده و سازنده باشد.

9- نباید در تنبیه زیاده روی نمود، چون در اثر تکرار و زیاده روی، اثر خود را از دست می دهد.

10- اگر کودک فلج یا ناقص العضو، خطایی مرتکب شد نباید علاوه بر تنبیه، نقص عضو او را به رخش کشید. چون این گونه ملالت ها موجب ناهنجاری روانی کودک می گردد.

11- در مقام تنبیه به رخ کشیدن خوبی های همسالان کودک، غالباً نمی تواند نتیجه مفیدی در بر داشته باشد زیرا در بیشتر موارد چنین عملی موجب تحریک حس حسادت کودک نسبت به همسالان خود می گردد.

12- در تنبیه سعی شود در اظهار عیب متخلف، از صراحت در بیان خودداری گردد و حتی الامکان از روش تعریض و کنایه استفاده شود.

13- تنبیه باید در مورد تخلف مشخصی انجام گیرد، تا کودک بتواند علت تنبیه را درک نماید و در موارد دیگر از آن دوری کند.

14- در مقام تنبیه باید اوضاع روحی و شرایط و احوال و مشکلات خانوادگی کودک را در نظر گرفت.

15- معلم نباید برای تفهیم درس از حربه ترساندن بچه ها استفاده نماید؛ زیرا ترس که خود می تواند یک نوع روش تنبیه محسوب شود اشکالاتی در امر یادگیری ایجاد می کند. (شکوهی یکتائی، 1372)

بین تنبیه و اختلال رفتاری چه رابطه ای وجود دارد؟

با توجه به تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در مورد تنبیه به این نتیجه رسیدیم که اگر تنبیه به صورت محروم ساختن کودک از بعضی مزایا مانند سینما رفتن، تماشای تلویزیون و استفاده از زنگ تفریح و... می تواند موثر واقع شود زیان کمتری داشته باشد ولی در بعضی موارد نادیده گرفتن و مورد غفلت قرار دادن رفتار بد دانش آموز نوعی تنبیه است و در تضعیف رفتار ناپسند موثر واقع شود.

تنبیه باید بجا و مناسب با خطا باشد باید از تنبیه های شدید در برابر خطاهای کوچک و یا از تنبیه های گروهی برای اشتباههای فردی به ویژه تنبیه بدنی و کنایه آمیز و توهین وار باید خودداری شود. زیرا اینگونه تنبیهات اغلب در ضمیر دانش آموزان باعث کینه و انتقام جویی می شود. تنبیه های خیلی خفیف اثر باز دارندگی کمی دارد و در بعضی موارد اصلاً تأثیر ندارد در حالی که تنبیه های متوسط و متعادل در توقیف رفتار ناپسند موثر و اثر یادگیری بیشتری دارند (ترجمه شریف تبریزی، 1378)

تنبیهات بدنی گاهی ضررهای غیر قابل جبرانی را هم به همراه دارد بعنوان مثال:

1- کودک عادت می کند که در برابر زور بدون چون و چرا تسلیم گردد و با این منطق خو بگیر که «زور و قلدری پیروز است و هر وقت عصبانی شدی بزن و باکی نداشته باش.»

2- تنبیهات بدنی احیاناً ممکن است در کودک عقده ای نسبت به اولیا و مربیان ایجاد کند و حالت طغیان و سرکشی را در او بر انگیزد.

3- کودک را ترسو بار می آورد، بوسیله کتک شخصیت کتک در هم شکسته می شود و تعادل روحی او بر هم می خورد و احتمالاً به بیماریهای روانی مبتلا می گردد.

بررسی ها نشان داده است که افراط در تنبیه، گاهی موجب پیدایش عقده نسبت به اولیا و مربیان و دلسردی از زندگی می شود. چنین کودکی یا از خانواده و مدرسه می گریزد، یا در برابر اولیا و مربیان مقاومت می کند و یا بالاخره به فکر انتقام جویی می افتد.

تنبیهات غیر بدنی، شخصیت کودک را در هم می کوبد و اسباب ترس و اضطراب وی را فراهم می سازد. چه بسیار اتفاق افتاده است که کودک محبوس چنان ترسیده که به ضعف اعصاب مبتلا شده و تا آخر عمر نتوانسته است از عوارض آن رهائی یابد و گاهی چنان مرعوب شده که سکته کرده است فحش و بد زبانی علاوه بر حرمت، برای کودک بد آموزی دارد و او را به این عمل زشت عادت می دهد.

میزان تنبیه در تغییر رفتار ناپسند کودکان چگونه باید باشد؟

اگر می توانستیم کودکمان را فقط با استفاده از روشهای مثبت تربیت کنیم خیلی عالی بود امام نمی توانیم زیرا برای یادگیری و آموختن رفتاری شایسته هم روشهای مثبت و منفی (تشویق و تنبیه) لازم هستند و تنبیه به تنهایی نمی تواند نتایج دلخواه را فراهم کند زیرا به طور کلی روش منفی است و این روش به کودکان می آموزد چه کار نباید انجام دهند اما نمی آموزد که چگونه باید رفتار کنند و وقتی تنبیه را بدون تقویت رفتار شایسته به کار بریم کودک نمی داند رفتار ناپسندش را با چه رفتاری جایگزین کند و تنبیه فقط هنگامی موثر قلمداد می شود که بروز رفتار نامناسب را کاهش دهد. (حسینی نیک، 1378)

نباید در تنبیه زیاده روی نمود، چون در اثر تکرار و زیاده روی، اثر خود را از دست می دهد و باعث لجاجت می شود. بنابر این افراط در تنبیه چه بدنی و غیر بدنی از نظر اسلام مردود شناخته شده است.

آیا رعایت نکات مهم در انجام تنبیه در تغییر رفتار ناپسند کودکان تأثیر دارد؟

الف) در تنبیه زیاده روی نکنید: اگر در امر یادگیری و تغییر رفتار ناپسند کودک از تنبیه بیشتر استفاده شود کودک به آن عادت می کند و تنبیه تأثیر خود را به تدریج از دست خواهد داد هر اقدامی اگر هم موثر باشد شامل ممنوع کردن تماشای تلویزیون تنبیه های بدنی و غیره با استفاده بیش از حد تضعیف می شود و اثر مورد نظر شما را ایجاد نخواهد کرد.

ب) از تنبیه در کنار روش های مثبت استفاده کنید: وقتی تنبیه را به عنوان یک روش انتخاب می کنید باید به کودک آموزش نیز بدهید، تنبیه به تنهایی رفتار خوب را به کودک نمی آموزد. برای تشویق کودک به انجام آن چه می خواهید باید تفهیمش کنید در صورت اصلاح رفتار ناپسند پاداش برایش در نظر گرفته اید.

ج) تنبیه را به تعویق نیندازید: اگر قصد تنبیه کودک را دارید درست پس از رفتار ناپسندش این کار را انجام دهید زیرا هر تنبیهی اثرش را با گذشت زمان از دست می دهد و ممکن است کودک نتواند ارتباط تنبیه را با عمل ناپسندش درک کند.

د) در تنبیه ثابت قدم باشید: تنبیه موثر نه تنها یک تنبیه بدون وقفه است بلکه تنبیهی است که بر کودک قابل پیش بینی باشد. تنبیه باید در تمام مواردی که در آن رفتار ناپسند سر می زند انجام شود اگر به کودکتان گفته اید که در صورت پرت کردن عروسکش آن را از او خواهید گرفت حتماً پس از هر بار پرت کردن به وعده خود عمل کنید تا همیشه منتظر پیامدهای رفتار ناپسندش باشد.

ه) الکی تنبیه نکنید: کودک را به تنبیهی که آن را انجام نمی دهید تهدید نکنید. پیش از واکنش نشان دادن دومین، سومین یا دوازدهمین بار فرصت را به او ندهید همیشه به حرفی که می زنید عمل کنید و چیزی را که گفتید جدی بگیرید. تهدیدهای پوچ و ناپایدار به رفتارها نادرستی می انجامد که تثبیت شده در برابر تغییر مقاومتر باشید. (خزعلی، 1378)

آیا اعمال تنبیه در تغییر رفتار ناپسند کودکان همیشه نتیجه مثبت به دنبال خواهد داشت؟

با توجه به مطالعات انجام گرفته در مورد تنبیه و با توجه به نظر دانشمندان و علمای تعلیم و تربیت به کار گیری عمل تنبیه در مدارس یا خانواده ها همیشه نمی تواند نتیجه مثبت داشته باشد و مطالعات نشان می دهد که اثر تشویق همواره بیش از تنبیه بوده است خصوصاً گاهی نتیجه تنبیه مع* بوده و یادگیری و رفتار را دچار اختلال می کند البته در بعضی از موارد تنبیه موثر واقع می شود ولی تا آنجا که امکان دارد باید از تنبیه به ویژه تنبیه بدنی خودداری شود زیرا اغلب موجب گریز از منبع آن که در مدرسه، معلمان و در خانواده، والدین می باشند می شود و شکاف عمیق بین معلم و دانش آموز ایجاد می کند. بنابر این معلم باید در به کار بردن تشویق و تنبیه به ویژه در مورد تنبیه محتاط باشد و به شخصیت فرد فرد دانش آموزان و تفاوت های فردی آنها توجه داشته باشد. مثلا زمانی که می خواهید در تنبیه از روش محرومیت استفاده کنید باید بر حسب سن کودکان تعیین گردد. و گذراندن دوره های طولانی در یک اتاق یا محروم شدن از بیرون رفتن از خانه برای چند هفته سازنده نیست و کودک را آزرده می کند. معمولا یک محرومیت کوتاه مدت خیلی موثر است و این زمان در حد چند دقیقه است.(بدری مقدم، 1374)

پیشنهادات

1- پیشنهاد می گردد جهت پیشبرد اهداف آموزشی باید با خانواده مخصوصا مادران آموزش ویژه در زمینه اصول تعلیم و تربیت ارائه گردد.

2- پیشنهاد می گردد والدین و معلمان و کسانی که به کار تعلیم و تربیت کودکان می پردازند از تنبیه به عنوان آخرین حربه استفاده نمایند و در انجام تنبیه شرایط سنی – عاطفی – اجتماعی کودکان را مد نظر قرار دهند.

3- پیشنهاد می شود که محیط مدارس با توجه به ذوق و علاقه به همکاری و همفکری دانش آموزان طراحی شود.

4- پیشنهاد می گردد معلمان سعی نمایند محیط آموزشی را طوری طراحی کنند که در آن کودکان احساس آرامش نموده و با همدیگر همکاری و همیاری نمایند و در آنها اعتماد به نفس ایجاد گردد.

5- پیشنهاد آخر اینکه، والدین و معلمان سعی نمایند از تنبیه بویژه تنبیه بدنی جز در موارد استثنایی آن هم به صورت جزئی استفاده نمایند تا موجب بروز اختلال رفتاری کودکان نشوند.

منابع:

مجوزی , دکتر عبدالله _ چرا تنبیه _ چاپ دانا _ 1372

مقدم بدری_ کاربرد روان شناسی در آموزشگاه_ چاپ ششم_ نشر پرورش_ 1379

شکوهی یکتائی , محسن _ روشهای تعلیم و تربیت اسلامی _ نشر ایران _ 1372

0

این دسته از دانش آموزان به طور کلی در یکی از زمینه های درسی از نظر میزان پیشرفت و یادگیری به طور فاحشی با دیگر دروس دچار عقب ماندگی می باشند بدون این که از نظر ذهنی دچار عقب ماندگی هوشی باشند. در سال1968«کمیته ی مشورت ملی در مورد کودکان ناتوان» تعریف زیر را ارائه داد:

«کودکان ناتوان در یادگیری در یک یا چند فراگرد اساسی روانی در ارتباط با فهمیدن یا کاربرد زبان شفاهی یا کتبی ناتوانی نشان می دهند. تظاهرات این ناتوانی ممکن است به صورت اختلال در گوش دادن - فکر کردن - سخن گفتن- خواندن- نوشتن- هجی کردن یا حساب باشد. این اختلالات را نتیجه شرایطی دانسته اند که شامل نقائص ادراکی- ضایعه مغزی- اختلال جزئی در کارکرد مغز- نارسانا خوانی- اختلال گویایی و غیره است.ناتوانی یادگیری این کودکان از نوع مشکلاتی نیست که مربوط به بینایی شنوایی یا نقایص حرکتی عقب ماندگی ذهنی پریشانی عاطفی و یا کمبود امکانات محیطی باشد.»

میزان آماراین دانش آموزان در حدود بین 1تا 3 درصد و در بعضی از آمار ها تا 30%گزارش شده ولی به طور کلی این دسته از کودکان به علت مشکلات شناختی آمار دقیقی از آن ها در دست نیست.در این اختلال از اولین مراحل رشد یادگیری دچار مشکل می باشد.

یکی از مشکلات تشخیصی این مشکل تفاوت آن از دیگر اختلالات رشدی است و دیگر مشکل تشخیص این اختلال از بد آموزی و عدم تجربه کافی آموزشی می باشد این اختلال با مشکلات دیگری نظیر کمبود توجه و دیگر اختلال های رفتاری به خصوص زیاده فعالی همراه می گردد.

به طور کلی علت ناشناخته است ولی فرضیات متعددی در مورد علل آن وجود دارد که بعضی از آن ها تقدم عوامل زیستی است- که بر عوامل غیر زیستی(نظیر فرصت یادگیری وکیفیت تدریس) تاثیر می گذارند و در نتیجه باعث اختلال می گردد. این اختلال در سراسر دوران دبستان گاه تا دوران نوجوانی ادامه می یابد ولی بیشتر نشانه های خود را در دوران دبستان به شدت نشان می دهد.این دسته از دانش آموزان دارای یک ملاک های تشخیصی کلی به صورت های زیرمی باشند.

1- ملاک های رفتاری عبارتند از:

اختلال ادراکی:

به طور مثال وقتی از دانش آموز بخواهیم به یک تصویر نگاه کند او به جای دیدن کل تصویر اجزا را می بیند یا طرح را تحریف کرده و نقش و زمینه را به جای یکدیگر به حساب می آورد یا اگر به او گفته شود حرف(آ) را بنویسید کل صفحه را با حرف (آ) پر می کند.

اختلال مفهومی:

اگر از دانش آموز بخواهیم متنی را بخواند قادر به درک مطلب یا خلاصه کردن آن نیست.

اختلالات رفتاری:

معمولا اختلالات رفتاری نظیر زیاده فعالی تحریک پذیری و دیگر مشکلات هیجانی را از خود نشان می دهد.

2- ملاک های زیستی:

علائم خفیف عصبی:

نظیر ناشیگری در راه رفتن عدم قدرت کافی در انجام مهارت های ظریف حرکتی. در نوار مغزی ضایعات عصبی دیده می شود بدون اینکه دچار عقب ماندگی ذهنی خود یا افراد خانواده باشند.این اختلال به چهار دسته کلی تقسیم می شوند:

1- اختلال خواندن

2- اختلال املا(بیان نوشتاری)

3- اختلال مربوط به رشد در حساب(ریاضیات)

4- اختلال آمیخته ناتوانایی های یادگیری

اختلال در خواندن:

تعریف: اختلال مربوط به رشد در خواندن با نقص قابل ملاحظه ای در پیدایش مهارت های شناخت کلمات وفهم مطالب هویدا می شود.

در این اختلال علت ضعف بینایی یا سن عقلی یا نامناسب بودن محیط آموزشی نیست این دسته از دانش آموزان در قدرت درک مطلب خواندن و بازشناسی کلمه خوانده شده و مهارت بلند خوانی و انجام تکالیفی که بر خواندن مبتنی باشد. ضعف نشان می دهند و در سابقه این افراد اختلال رشدی گفتاری نیز دیده می شود دارای شکست تحصیلی بی علاقگی به مدرسه و سازگاری اجتماعی به خصوص در سال های آخر دبستان و دوران دبیرستان می باشند.

انواع آن شامل عقب ماندگی- اختصاصی خواندن- وارونه خوانی و دیسلکسی رشدی می باشد. حدود 2 تا 8 درصد کودکان در سنین مدرسه به این اختلال دچار هستند و در پسرها 2 تا 4 برابر بیشتر از دخترها می باشد.

سبب شناسی:

ماهیت اصلی این اختلال در نظریه های مختلف متفاوت است یکی از فرضیات- عامل ژنتیکی است ولی مطالعات روی دو قلوها چنین فرضی را تائید نمی کند.فرضیه دوم رابطه ی بین این اختلال و چپ دستی است ولی این فرضیه نیز تائید نمی شود- البته در این دسته از دانش آموزان در صد بالایی دچار چپ دستی هستند و همچنین در کودکان مصروع و یا کودکانی که دچار ضربه ی مغزی ثانوی بوده اند دچار کوری خواندن گشته اند و بعضی نیز سوء تغذیه مادر در دوران بارداری را عامل مهم می دانند.

اختلال در املاء (بیان نوشتاری)

تعریف: توانایی املاءشفاهی و هم کتبی مختل می باشد بدون آنکه بهره ی هوشی یا مشکلات دیداری و شنیداری علت آن باشد.این دسته از دانش آموزان قادر به تبدیل افکار به کلمات و جملات به هنگام نوشتن نمی باشند.

این دسته از دانش آموزان در اوایل ورود به مدرسه به صورت اشکال عمده در عملکرد املاء از خود نشان می دهند و گاه تاثیر خود را تا سال های بعدی تحصیلی نشان می دهد.این دسته از دانش آموزان دارای مشکل دست خط در نوشتن نیز هستند بر خلاف اختلال خواندن در این اختلال خطاهای املایی به گونه ای است که عمدتا از حیث نظام صوتی دچار اشکال نمی باشند (یعنی کودک مطابق آنچه که می شنود می نویسد)

در صورتی که سنجش هوشی از کودک گرفته شود بیشتر از70بهره هوشی دارد باید در تشخیص این مشکل مطمئن باشیم که به علت بدی آموزش این مشکل به وجود نیامده باشدو همچنین به علت مشکلات عصبی- روانی و یا سایر اختلالات به وجود نیامده باشد.

تفاوتی در ارقام آماری بین دختران و پسران دیده نمی شود و میزان درصد آن کاملا مشخص نیست چون گاه اختلال خواندن سبب آن می گردد.

سبب شناسی:

علت آن کاملا مشخص نیست ولی چند فرضیه در مورد آن وجود دارد که یکی از آنها در ارتباط با اختلال خواندن است و نیز استعداد ارثی برای ابتلاء و همچنین میزان کوتاهی توجه و پریشانی حواس را احتمالا علت آن می دانند.

برگرفته شده از نوشته علی اکبر ادهم ماراللو

0

در پست های قبلی درباب ارزشیابی توصیفی مطالبی ارائه شده است. در این پست سعی شده است وظایف معلمان و دانش آموزان در این نوع ارزشیابی به صورت مجزا و خلاصه مورد بررسی قرار گیرد. امید است مورد توجه آموزگاران عزیز قرار گیرد.

وظایف معلم در ارزشیابی توصیفی:

1- تهیه و تدوین نقشه ارزشیابی تحصیلی-تربیتی متناسب با اهداف و انتظارات

2- تهیه و تنظیم و ابزارهای مناسب برای سنجش و ارزشیابی مثل آزمون، پوشه کار، ثبت مشاهدات و...

3- ارزشیابی دانش آموزان در زمان انجام فعالیت های یادگیری و ارایه نتیجه (ارایه بازخورد) به آنها برای آگاهی از وضعیت تلاش و پیشرفت خود،

4- ثبت و نگهداری اطلاعات جمع آوری شده به وسیله ابزار های مختلف و تجزیه و تحیل آنها به منظور ارایه راهنمایی لازم به اولیا و دانش آموزان

5- تعیین تکالیف مناسب با رعایت شرایط و ویژگی های سنی و بررسی آنها به منظور شناسایی میزان تلاش، پیشرفت و موفقیت دانش آموزان،

6- برگزاری آزمون های مورد نیاز با رعایت این نکته که آزمون فقط برای جمع آوری اطلاعات است و جدای از فرآیند یاددهی-یادگیری دیده نشود و بدور از هر گونه شرایط اضطراب آور و نگران کننده باشد و از نتیجه آن فقط برای رفع موانع یادگیری و کمک به دانش آموز استفاده شود،

7- تنظیم گزارش های مناسب برای والدین و ارایه آن به صورت حضوری یا مکتوب حداقل هر 2 ماه،

8- تنظیم گزارش پیشرفت تحصیلی (کارنامه) در هر نوبت و ارایه اطلاعات دقیق در زمینه فعالیت و کوشش دانش آموزان برای والدین،

9- تصمیم گیری در مورد ارتقا یا تکرار پایه در صورت عدم کسب شرایط لازم (با توجه به تمام تلاش هایی که معلم، والدین و دانش آموز انجان داده اند).

وظایف دانش آموزان در ارزشیابی توصیفی:

مشارکت دانش آموزان در ارزشیابی تحصیلی و آگاهی از پیشرفت کار و تلاش برای آنها جذاب و انگیزشی است. خود ارزیابی براساس مشاهده عملکرد در فعالیت های ثبت شده بویژه پوشه کار به دانش آموز فرصت گران بهایی را می دهد تا آگاهانه تر تلاش و کوشش نماید. برخی از وظایف و مسوولیت های دانش آموزان عزیز در اجرای ارزشیابی توصیفی اشاره می شود.

1- همکاری با معلم در تشکیل پوشه کار (در این پوشه نمونه هایی از کارهای بچه های قرار داده نمی شود تا بچه ها با مراجعه به آن از میزان تلاش، پیشرفت و موفقیت های خود آگاه شوند.)

2- انجام تکالیفی که معلم در کلاس و یا خارج از کلاس، متناسب با اهداف درس و توانایی دانش آموزان، تعیین می کند.

3- تلاش برای جبران ضعف های احتمالی با همکاری والدین،

4- ابراز توانمندی ها، مهارت ها و عملکرد خود در موقعیت هایی که معلم برای او در نظر می گیرد،

5- حفظ و نگهداری پوشه کار،

تمام این کار ها برای این است که:

دانش آموزان گرامی، این آینده سازان عزیز، با کمال آرامش و با برخورداری از شرایط و فرصت های مناسب با اشتیاق فراوان و امید به آینده در سایه قوانین مترقی نظام مقدس جمهوری اسلامی درخصوص حقوق کودک و وظایف و کارکردهای آموزش و پرورش، بتواند لذت آموختن را به همراه تعمیق آن معارف بچسبد و آمادگی خود را برای موفقیت در مراحل مختلف زندگی رشد دهند.

نویسنده: علیرضا میرعرب مدرس طرح توصیفی

0

ویژگی های رویکرد تدریس فعال:

1- دانش آموزان به طور فعال در فرایند یادگیری درگیر باشند.

2- فرایند یادگیری از علایق، خواسته ها و ادراکات یادگیرندگان آغاز شود.

3- محیط یادگیری به نحوی سازمان می یابد که در آن یادگیری "فراگیرمحور" جریان داشته باشد.

4- تجارب یادگیری باید به نحوی سازمان یابد که یادگیرنده را در روشن سازی و بیان نیازهایشان کمک کند.

5- هر کسی بتواند براساس تجارب و اطلاعات خود در یادگیری نقش مهمی را ایفا نماید.

6- معلم به همان اندازه از دانش آموزان یا د بگیرد که هر دانش آموز از وی و از سایر دانش آموزان می آموزد.

7- استقلال یادگیرنده، مهم ترین رکن در یا دگیری باشد.

8- مفیدترین و متداول ترین ابزار برای بررسی میزان پیشرفت یادگیرنده ارزشیابی از خود باشد.

9- مسئولیت و کنترل یادگیری باید بین یادگیرنده و عوامل خارجی (معلم، کتاب درسی و...) تقسیم شود.

10- نقش آموزش دهنده (معلم) یا هر عامل آموزش دهنده فقط تسهیل کننده و قادرکننده در یادگیری باشد.

11- فرایند یادگیری مبدل به فرایند رشد و تکامل یادگیرنده گردد.

ضرورت به کارگیری روش های تدریس فعال و چهار اصل پیشنهادی کمیسیون بین المللی تعلیم و تربیت:

کمیسیون بین المللی آموزش و پرورش در طول زندگی به چهار ستون استوار است یادگیری برای دانستن یاگیری برای انجام دادن یادگیری برای باهم زیستن و یادگیری برای زیستن.

یادگیری برای دانستن:

یعنی یاد گرفتن روش یادگیری و استفاده از فرصتهایی که آموزش و پرورش در طول زندگی فراهم می آورد این فرصت ها نه یکبار بلکه بارها و بارها باید فراهم آید.

یادگیری برای انجام دادن:

یعنی دانش آموزان در حین تحصیل این فرصت را به دست آورند که توانایی ها ی خود را از طریق تلاش و درگیر شدن با تجربه های علمی و انجام دادن فعالیت های اجتماعی گسترش دهند.

یادگیری برای با هم زیستن:

به دنبال تحقق هد ف هایی است که انسان ها همدیگر را بهتر درک کنند با تفاهم حق شنا سی و همبستگی با هم زندگی کنند و در مقابله با مشکلات و بحرانها به طور دسته جمعی مشارکت همکاری و همدردی داشته و غمخوار یکدیگر باشند و حرمت کرامت و عطوفت انسانی را پاس دارد.

یادگیری برای زیستن:

یعنی شخصیت هر فردی آنچنان رشد کند که بتواند خود را هدایت کند تصمیم بگیرد و داوری درست انجام دهد این امر حاصل نمی شود مگر اینکه قوای ذهنی قدرت استدلال حسن زیبایی شنا سی استعدادهای جسمانی و مهار ت در برقراری ارتباط با دیگران در طول عمر به ویژه دوران تحصیل تمرین و تقویت و تحکیم شود اگر درباره این چهار اصل پیشنهادی کمیسیون بین المللی تعلیم و تربیت تامل و تفکر کرده و انگاه بخواهیم آنرا اجرا نماییم ایا با شیوه های اموزش مستقیم و یا غیرفعال می توانیم این چهار نوع یادگیری را در مدارس دنبال کنیم روشن است که این چهار اصل در مدارس نیاز به روش های فعال و کاربردی در فرایند اموزش دارد بنابراین نظام های رسمی اموزش باید از اموزش های مستقیم معلم محور شیوه های اطلاع رسانی مرسوم دوری کنند و مدارس نیز به تدریج با ید به میدان تجربه های علمی، عملی و اجتماعی تبدیل شوند.

آشنایی با بعضی از روشهای فعال تدریس:

یکی از عناصر اصلی در برنامه درسی و طراحی آموزشی" موضوع روشهای یاددهی یادگیری است و کلیه اقدامات و تصمیمات" ضمن اجرای روش به مرحله ظهور می رسد ویادگیری اتفاق می افتد.در طراحی آموزشی "موضوعاتی چون اهداف "روشهای ارزشیابی" وسایل آموزشی و... تدوین و از طریق روش تدریس به کارهای عملی تبدیل می شود.اگر روشهای تدریس مورد استفاده به خوبی انتخاب و اجراء شود " بدون شک خلاقیت دانش آموزان نیز مجال پرورش پیدا می کند.

درنتیجه "روشهای یادگیری به دانش آموزان آموزش داده می شود و آنان می دانند چگونه یاد بگیرند که یاد بگیرند(یاد گیری یادگیری). حال درزیر به بعضی از روشهای فعال تدریس اشاره می کنیم:

الف روش حل مسئله:

رسیدن به هدف در هر اقدامی نوعی حل مسئله است.

مراحل روش حل مسئله:

1- مشخص کردن مسئله در تمام ابعاد برای شاگردان

2- جمع آوری اطلاعات برای ساخت فرضیه

3- فرضیه سازی بر اساس حد س و گمان اولیه

4- آزمایش فرضیه ها توسط شاگردان و ثبت نتایج آزمایش ها که درستی یا نادرستی فرضیه ها مشخص گردد.

5- نتیجه گیری" تعمیم و کاربرد فرضیه ها ‍‍ی مورد قبول جهت استفاده دیگران

ب روش ایفای نقش:

یکی از روشهایی که در تکوین شخصیت فردی و اجتماعی شاگردان سهم زیادی‌ دارد "روش ایفای نقش است "زیرا نمونه های کوچکی از ایفای نقشهای زندگانی است و بهتر از بقیه روش ها شاگردان را در عرصه زندگی می آزماید.

امتیازات روش ایفای نقش:

1- ایجاد شور وشوق و انگیزه درونی در فراگیران

2- مشارکت وفعالیت کلیه شاگردان

3- کاهش کم رویی و خجالت شاگردان

4- افزایش مهارتهای روانی – حرکتی شاگردان

5- تقویت نگرشها و طرز تفکر جدید وقبول ارزشهای اجتماعی توسط شاگردان

6- تقویت قدرت مدیریت و سازماندهی شاگردان در کلاس و آینده شغلی آنها

ج روش بارش یا طوفان فکری

این روش جهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت شاگردان است و یکی از مسیرهای ساخت این فضا"به کارگیری روشهای تدریس خلاق و خلا قیت زاست.در فرایند خلایت"سه محور اصلی وجود دارد:

1- دانش و مهارت و اطلاعات زمینه ای مناسبی در مورد موضوع شاگردان داشته باشند.

2- انگیزه درونی قوی در شاگردان وجود داشته باشد.

3- تفکر خلاق داشته باشند. این بوسیله بارش فکری و مغزی میسر می گردد.

تعریف بارش فکری:

اجرای فن و گردهم آیی ای که از طریق آن"عده ای می کوشند برای یک مسئله به خصوص " با انباشتن تمام افکار و اندیشه هایی که همان جا به وسیله اعضا ارائه می گردد"راه حلی بیابند.

در این تعریف چند نکته اساسی وجود دارد:

1- بارش فکری دانش و فن گروهی است.

2- تلاش فکری و ذهنی به طور گروهی صورت می گیرد تا راه حلی به دست آید.

3- راه حلهایی برای یک مسئله یا موضوع پیشنهاد می شود.

4- بارش فکری "نوعی حمله ذهنی به موضوع است که شرکت کنندگان واضح نظر خود را ابراز می کنند.

د روش مباحثه ای (بحث گروهی):

بعضی موضوعات درسی"بر تقویت و افزایش مهارت های اجتماعی "کلامی وارتباطی مبتنی است و اهداف مورد نظر بر آن دسته از مهارتهایی که ارتباطات فردی و جمعی مؤثرند"تاکید دارد. از این طریق "ارتباطات و تبادل تجربیات"قدرت کلام وبداعت را در دانش آموزان تقویت می کنند.

محاسن روش مباحثه ای یا بحث گروهی:

1- مفهوم مشارکت و تلاش برای شاگردان روشن می شود.

2- ذهن فراگیران را پویا و فعال می کند.

3- شاگردان در پایان "به دیدگاه های مشترک مورد توافق می رسند.

4- معلم نقش راهنما و کنترل کننده را دارد.

5- علاقه و انگیزه شاگردان افزایش یافته و تدریس کسل کننده نخواهد شد.

6- با مشاهده رفتارها و بحث ها می توان توانایی های شاگردان را سنجید.

7- کم رویی و خجالت شاگردان کاهش می یابد.

8- عواطف دوستی شاگردان تقویت یافته وبهتر همدیگر را می شناسند.

9- تفکر انتقادی د رآنان تقویت می شود.

10- سایر توانایی های شناختی رشد می یابد.

11- توانایی سخن گفتن و مهارت های کلامی پرورش می یابد.

12- آموزش و یادگیری بر استدلال و توجیه منطقی استوار است.

ه روش پروژه:

این روش در کسب مهارتهای اساسی زندگی فراگیران نقش اساسی دارد درجوامع پیشرفته "یکی ازاهداف برنامه های تعلیم و تربیت "تکوین شخصیت افراد برای کسب مهارت های اساسی زندگی است.در این زمینه "ارتقای قدرت مدیریت"برنامه ریزی و کنترل"از محورهای مهم به حساب می آید ودر جهت نیل به این اهداف انتخاب روشهای فعال تدریس زمینه های مناسب را فراهم خواهد آورد. در روش پروژه فراگیران مقد مات لازم را فراهم می آورند و برای انجام دادن پروژه برنامه ریزی می کنند و برای اجرای صحیح آن به سازماندهی می پردازندو طبق اهداف و برنامه زمانی "موضوع واگذار شده راشرع می کنند و به اتمام می رسانند.

ویژگیهای روش پروژه:

1- روش پروژه مانند واحد کار شاگردان است ولی در پروژه اول ارتباط آن با عواملی که باید مورد مطالعه قرار گیرد معین می شود.

2- مرحله به مرحله بودن کار موجب نظم کنترل مرحله ای می شود.

3- یادگیری بسیار عمیق است وپیشرفت شاگردان بسیار زیاد و کاملا محسوس است.

4- شاگردان اعتماد به نفس پیدا می کنند و بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی بر قرار می شود.

5- رفتارهای اجتماعی مانند"همکاری" تعاون"احساس مسؤ لیت"انضباط درکارها"فعالیت "صبروتحمل عقاید مخالف در شاگردان تقویت می شود.

6- مهرتهای تحقیق و پژوهش را می آموزند.

7- توانایی ها ی گوناگون در شاگردان بروز می کند.

8- فعالیت آموزشی با میل و رغبت انجام می شود و تحمیلی نیست.

9- بسیاری از دشواری های تربیتی به دلیل فعال بودن شاگردان در ضمن اجرای این روش از بین می رود.

0

جدول زمان بندی دروس بیشتر مورد توجه دانشجو معلمان و معلمان تازه کار می باشد. مضطرب بودن به خاطر عدم داشتن یک زمانبندی برای تدریس یکی از نگرانی های این افراد در طول سال تحصیلی است. در این بخش سعی شده است جداولی مدون تهیه گردد تا مورد استفاده این دسته عزیزان قرار گیرد.

نکته ی بسیار مهم این است که جداول زمان بندی ارائه شده پیشنهادی است و آموزگاران محترم می توانند آن را با توجه به شرایط خاص کلاس تغییر دهند.

جدول زمان بندی دروس اول ابتدایی

قرآن

بخوانیم

ریاضی

علوم

مهر

14-17

نگاره 1تا 12

1-24

بخش 1

آبان

18-23

درس 1تا 4

25-50

بخش 2و 3

آذر

24-29

درس 5 تا 8

51-77

بخش4

دی

30-36

درس 9 تا 10

78-88

بخش 5

بهمن

37-41

درس 11 تا 16

89-114

بخش 6و7

اسفند

42-49

درس 17 تا 22

115-135

بخش 8

فروردین

50-54

آزادو روانخوانی

136-152

بخش9

اردیبهشت

55-59

آزادو روانخوانی

153-164

بخش10

نکته: رعایت بودجه بندی کتاب بنویسیم با توجه به دروس ارائه شده کتاب بخوانیم باید رعایت گردد.

جدول زمان بندی دروس دوم ابتدایی

قرآن

بخوانیم

بنویسیم

هدیه

ریاضی

علوم

مهر

1-9

2-13

1-21

11-15

2-22

6-11

آبان

10-22

14-40

22-49

16-27

23-47

12-22

آذر

23-40

42-72

50-77

28-37

48-72

33-40

دی

41-51

74-88

78-91

38-47

73-91

41-48

بهمن

52-66

90-117

92-119

48-55

92-113

49-62

اسفند

67-76

118-151

120-141

56-63

114-139

63-74

فروردین

77-84

152-157

142-148

64-69

140-149

75-79

اردیبهشت

85-94

158-167

149-155

70-71

150-156

80-85

جدول زمان بندی دروس سوم ابتدایی

اجتماعی

بخوانیم

ریاضی

علوم

مهر

1-12

1-27

1-29

1-21

آبان

13-20

28-50

30-58

22-33

آذر

21-32

51-73

59-88

34-51

دی

33-38

47--96

89-105

52-61

بهمن

39-46

97-117

106-117

62-72

اسفند

47-58

118-142

118-149

73-98

فروردین

59-64

143-156

150-164

90-99

اردیبهشت

65-73

157-172

165-192

100-117

نکات:

رعایت بودجه بندی کتاب بنویسیم با توجه به دروس ارائه شده کتاب بخوانیم باید رعایت گردد.

دروس کتاب هدیه های آسمان به صورت پیمانی وبا توجه به مناسبت های موجود دروس تدریس شود تا به اهداف مورد نظر دروس و کتاب دست یافت.

درس قرآن بر طبق جدول بودجه بندی موجود در کتاب تدریس شود.

جدول زمان بندی دروس چهارم ابتدایی

قرآن

بخوانیم

علوم

ریاضی

جغرافی

تاریخ

مدنی

مهر

1-20

1-30

1-15

1-29

1-10

70-76

108-112

آبان

21-40

31-64

16-31

30-58

11-21

77-82

113-116

آذر

41-61

65-86

32-47

59-85

22-32

83-89

117-120

دی

62-70

78-102

48-58

86-101

33-38

90-93

121-122

بهمن

71-81

103-136

59-69

102-119

39-45

94-96

123-124

اسفند

82-100

137-152

70-85

120-148

46-56

97-101

125-128

فروردین

101-113

153-168

86-94

149-160

57-61

102-104

129-130

اردیبهشت

114-137

169-180

95-104

161-186

62-67

105-106

نکات:

دروس کتاب هدیه های آسمان به صورت پیمانی وبا توجه به مناسبت های موجود دروس تدریس شود تا به اهداف مورد نظر دروس و کتاب دست یافت.

رعایت بودجه بندی کتاب بنویسیم با توجه به دروس ارائه شده کتاب بخوانیم باید رعایت گردد.

جدول زمان بندی دروس پنجم ابتدایی

قرآن

بخوانیم

علوم

ریاضی

جغرافی

تاریخ

مدنی

مهر

1-19

1-30

1-19

1-21

1-12

76-86

138-142

آبان

20-38

31-61

20-38

22-42

13-24

86-96

143-146

آذر

39-57

62-96

39-57

46-64

25-36

97-106

147-150

دی

58-68

97-115

58-65

65-74

37-41

407-110

151-152

بهمن

69-80

116-130

66-73

75-84

42-48

111-116

153-155

اسفند

81-95

131-166

76-92

85-105

49-60

117-126

156-158

فروردین

96-105

167-178

93-100

106-115

61-65

127-130

159-160

اردیبهشت

106-120

179-195

101-112

116-132

66-73

131-135

161-164

نکات:

دروس کتاب هدیه های آسمان به صورت پیمانی وبا توجه به مناسبت های موجود دروس تدریس شود تا به اهداف مورد نظر دروس و کتاب دست یافت.

رعایت بودجه بندی کتاب بنویسیم با توجه به دروس ارائه شده کتاب بخوانیم باید رعایت گردد.

0

از فواید توجه به سازه های فوق در فرآیند طراحی، موارد زیر را می توان نام برد:

1. به معلمان در فرآیند تدریس کمک می کند.

2. برای انتخاب مواد آموزشی، بسیار مفید می باشد.

3. در تعیین تکالیف درسی تک تک دانش آموزان مؤثر است.

4. برای انتخاب و ساختن سؤالهای ارزشیابی، ارزشمند هستند.

5. در خلاصه کردن و اعلام نتایج ارزشیابی به معلم کمک می کند.

6. در "خود ارزیابی" دانش آموزان عامل بسیار مفیدی است.

7. دانش آموزان را به یاد گیرندگانی خودکفا تبدیل می کند.

علاوه بر موارد فوق، دلایل مختلفی برای اثبات لزوم تهیه طرح درس وجود دارد. یک طرح درس خوب نوشته شده معلم را قادر می سازد که در طول دوره ی آموزشی خود به دقت در مورد همه چیز فکر کند. در تنظیم و انتخاب منابع مورد نیاز کمک بزرگی محسوب می شود و می تواند معلم را در زمینه های زیر یاری دهد:

1.انگیزه های لازم را ایجاد کند.

2. بر قسمتهای مختلف درس از جمله تجارب یادگیری دانش آموزان به نحو مطلوب تأکید کند.

3. اطمینان دهد که کلیه اطلاعات مورد نیاز دانش آموزان در درس گنجانده شده است.

4. امکان استفاده از وسایل آموزشی را فراهم می سازد.

5. طرح سؤالهای مناسب را پیش بینی می کند.

6. تدریس معلم براساس برنامه ای منظم و از پیش تعیین شده انجام می شود.

معلمان کارآمد معمولاً تلاش می کنند طرح درس، دقیق با جزئیات کامل بنویسند و براساس آن فعالیت های آموزشی را دنبال می کنند. البته گاهی می توان از طرح درسهایی که معلمان با تجربه نوشته اند استفاده کرد؛ اما بهتر است معلمان طرح درسهای مورد نظر را خود شخصاً تنظیم نمایند و در طول دوره های آموزشی همواره به اصلاح و تکمیل آن بپردازند. طرح درس به دلیل این که مراحل تدریس را مشخص می کند، راهنمای معلم در فرآیند تدریس است.

یک طرح درس شامل فهرستی است که در هر ستون آن یکی از مراحل تدریس به شرح زیر نوشته می شود:

1. هریک از واحدها و یا درسها و زمانی که باید صرف آن شود.

2. فعالیت هایی که دانش آموزان باید در آن درس یا واحد یادگیری انجام دهند.

3. مطالبی که باید به وسیله ی معلم به دانش آموزان ارائه شود.

4. نکات کلیدی موجود در محتوای کتاب درسی یا سایر منابع مورد استفاده ی دانش آموزان مشخص می شود.

5. وسایل یا فعالیت های آموزشی مانند فیلمها، بازدیدهای علمی... و همچنین فعالیت های مربوط به ارزشیابی دانش آموزان را مشخص می کند.

مراحل نگارش و تنظیم طرح درس روزانه

رعایت مراحل و نکات زیر برای تدوین یک طرح درس خوب لازم و ضروری است:

1- موضوع یا عنوان درس

عنوان درس باید به طور دقیق نوشته شود؛ مثلاً اگر عنوان درس را «دماسنج» بگذاریم، عنوان گویایی نیست، بلکه بهتر است بنویسیم: «چگونه می توان از دماسنج استفاده کرد» یا «طریقه ی استفاده از دماسنجها». معلم هر اندازه به تجزیه و تحلیل موضوعات مسلط باشد بهتر می تواند برای آن، عنوان مناسب انتخاب کند.

2- تعیین و نگارش عناوین فرعی یا رئوس مطالب

پس از تعیین و نوشتن موضوع درس، طراح باید عناوین فرعی موضوع درس را مشخص سازد، ترتیب و توالی مناسب عناوین فرعی همواره باید مورد توجه قرار گیرد. عناوین فرعی، بهترین راهنمای نگارش هدفهای جزئی است؛ زیرا براساس هر عنوان فرعی می توان یک هدف جزئی نوشت.

3- نوشتن هدف کلی درس

نوشتن هدف کلی یک جلسه تدریس، همانند هدف کلی یک دوره ی آموزشی است؛ اما در قالب یک موضوع محدود، تحقق مجموع هدفهای کلی جلسات باید موجب تحقیق اهداف کلی دوره شوند. به عبارت دیگر اهداف کلی هر جلسه ی تدریس، عناصر یا مراحل رسیدن به اهداف کلی دوره را مشخص می کنند. در نوشتن هدف کلی هر جلسه نیز معمولاً از افعال کلی استفاده می شود. ذکر شرایط و معیار در این نوع از اهداف ضرورتی ندارد.

4- نگارش و تنظیم هدفهای جزئی درس

ساده ترین راه نوشتن اهداف جزئی یک درس، این است که براساس هر موضوع فرعی یک هدف جزئی نوشته شود. ماهیت اهداف جزئی همانند هدف کلی درس است؛ اما در قالب موضوعی ریزتر و محدودتر. به عبارت دیگر، هدفهای جزئی درس، اهداف زیرمجموعه هدف کلی درس می باشند. دقت در نوشتن اهداف جزئی و تنظیم درست توالی آن، می تواند موجب نظم بیشتر فعالیت های آموزشی شود و در نهایت، تحقق هدف کلی را تضمین نماید.

5- نگارش و تنظیم هدفهای رفتاری درس

پس از نوشتن هدفهای جزئی، طراح باید هدفهای جزئی را تبدیل به هدفهای رفتاری نماید. هدفهای رفتاری هر جلسه تدریس باید با توجه به شرایط، ضوابط و امکانات متناسب با سطوح مختلف حیطه های یادگیری تنظیم شود. سپس براساس سلسله مراتب از آسان به مشکل و یا به صورت پیش نیاز و پس نیاز مرتب گردد. در هدفهای رفتاری: عملکرد (نوع رفتار)، شرایط و معیار دقیقاً باید مشخص شود.

6- تعیین رفتار ورودی دانش آموزان

پس از نوشتن هدفهای رفتاری درس، رفتار ورودی دانش آموزان یا پیش نیازهای تحقق هدفهای رفتاری باید مشخص شوند. گروهی معتقدند که ابتدا باید رفتارهای ورودی دانش آموزان در بررسی، مشخص و سپس هدفهای رفتاری نوشته شوند.

چنین رویکردی در نظامها یا دوره هایی صادق است که محتوا و کتاب مشخصی ارائه نشده باشد و معلم کاملاً در انتخاب و سازماندهی مطالب درسی آزاد باشد. در نظام آموزشی ایران به دلیل متمرکز بودن، اجرای چنین پیشنهادی تقریباً غیرممکن است.

7- ارزشیابی تشخیصی

اغلب سؤال می شود که معلمان چگونه می توانند اطلاعات پیش نیاز یا رفتار ورودی دانش آموزان را تشخیص دهند؟ این امر توسط ارزشیابی تشخیصی ممکن می باشد.

معلم بر اساس تخصص و مهارتی که دارد باید ابتدا رفتار ورودی را پیش بینی کند و سپس براساس دانش پیش نیاز درس مورد تدریس، سؤالهایی طرح نماید. سؤالهای طرح شده باید در ستون ارزشیابی طرح درس نوشته شود. این سؤالها قبل از تدریس باید از دانش آموزان پرسیده شوند، تا وجود یا عدم وجود پیش نیاز مشخص شود. در صورت عدم تسلط دانش آموزان بر پیش نیاز درس مورد تدریس، مخصوصاً زمانی که موضوع درس با موضوعات قبلی و بعدی ارتباط تسلسلی داشته باشد، حتماً باید رفتار ورودی ترمیم گردد.

8- نگارش مراحل اجرای تدریس

در آموزشهای مستقیم تنظیم نحوه ی ارائه محتوا به ترتیب اهمیت به چند مرحله به شرح زیر تقسیم می شود:

الف- مرحله ی آمادگی

مرحله ی آمادگی خود، شامل قسمتهای زیر می باشد:

1) آمادگی معلم

بدیهی است برای انجام هر کاری باید آمادگی داشت. موضوع تدریس نیز نمی تواند از این قاعده مستثنی باشد. معلم باید پیش بینی کند که در کلاس درس چه فعالیتی را می خواهد انجام دهد و چگونه می خواهد کلاس را شروع کند؟ چگونه می خواهد در کلاس درس انگیزه ایجاد کند و این انگیزه را تا پایان کلاس استمرار بخشد و سرانجام چگونه می خواهد کلاس را به پایان برساند.

2) آمادگی دانش آموزان

اگر دانش آموزی به درس معلم توجه نکند و در اجرای فعالیت های آموزشی با او همکاری ننماید، عمل تدریس به مفهوم واقعی آن، صورت نخواهد گرفت. توجه دانش آموزان و همکاری آنها مستلزم آماده شدن برای فعالیت است. تجربه نشان داده است که در آغاز ورود به کلاس، اغلب دانش آموزان هنوز متوجه مسائلی هستند که قبل از آمدن به کلاس افکار آنها را به خود مشغول داشته است. در شروع کلاس، معلم موظّف است توجه و افکار دانش آموزان را به طور جدی متوجه کلاس و فعالیت های مورد نظر نماید. معلمان با تجربه در این مرحله از روشهای مختلفی استفاده می کنند.

علاوه بر موارد ذکر شده، معلم باید قبل از ورود دانش آموزان به کلاس درس مجموعه وسایل آموزشی مورد نیاز را در کلاس آماده نماید. چنانچه در کاربرد بعضی از وسایل مهارت چندانی نداشته باشد، باید قبل از رفتن به کلاس و به کارگیری وسایل در حضور دانش آموزان، تمرین لازم را انجام دهد تا مهارت مورد نظر را کسب نماید. معلم نه تنها باید وسایلی را که خود برای تدریس لازم دارد آماده کند، بلکه باید وسایلی را که دانش آموزان برای کسب تجارب و انجام دادن تمرین بدان نیازمندند، نیز تهیه کرده، در اختیار آنان قرار دهد.

ب- مرحله معرفی و بیان هدفهای صریح آموزشی

معلم پس از جلب توجه دانش آموزان، باید موضوع درس و اهداف آنها را به دانش آموزان معرفی کند. معرفی درس و اهداف آن باید به گونه ای صورت گیرد که متناسب با ساختار شناختی دانش آموزان باشد.

معرفی درس و هدفهای رفتاری آن، دانش آموزان را برای آشنایی با تجارب یادگیری و سعی در دستیابی به آنها آماده می سازد. معلم باید انتظارات خود را از دانش آموزان، بسیار ساده، روشن و مشخص بیان کند. زمان اختصاص داده شده برای معرفی درس نباید بیش از 3 تا 5 دقیقه وقت کلاس را بگیرد.

ج- مرحله ی ارائه درس

در مرحله ی ارائه درس، محتوای مورد آموزش باید دقیقاً مشخص شود. از روشهایی چون سخنرانی، بحث گروهی، نمایش تصاویر، پرسش و پاسخ و... به عنوان روشهایی که برای آموزش هر قسمت لازم است، استفاده شود. معلم باید اطمینان حاصل کند که بخشهای مختلف محتوا با یک روال منطقی ارائه خواهد شد و هیچ نکته نامفهومی در میان مطالب ارائه شده وجود نخواهد داشت. زمان لازم برای هر قسمت به طور دقیق مشخص شود. ارائه محتوا در حقیقت قسمت اصلی کار تدریس و شامل دو عامل جدا ناشدنی است:

1- سازماندهی کلیه محتوای درس و توالی آنها باید رعایت شود.

2- روش آموزش قسمتهای مختلف مشخص شود.

به طور مثال معلم باید حداقل نکات زیر را پیش بینی کند:

الف) سؤالهایی که باید پرسیده شوند.

ب) در هنگام بحث دلایل لازم پیش بینی شود.

ج) در حدود 5 تا 10 دقیق فیلم نشان داده شود.

د) پس از نمایش فیلم، موضوع مورد بحث قرار گیرد.

معلم باید پیش بینی کند که منظور از سؤال چیست؟ آیا فقط برای جلب توجه دانش آموزان است و نیازی به پاسخ ندارد؟ پاسخ دادن به سؤالها بر عهده ی چه کسی است؟ معلم یا دانش آموزان؟ آیا سؤال بر روی نکات اصلی درس تأکید دارد؟ آیا سؤال ایجاد انگیزه می کند؟ آیا سؤالها سبب مؤثر شدن تدریس و جلب توجه دانش آموزان خواهد شد؟ آیا سؤال به سنجش درک و فهم دانش آموزان کمک می کند؟ آیا سؤال، توجه دانش آموزان را به مفاهیم، اصول خاص و مورد نظر جلب می نماید؟

سؤالها باید زمینه ی بحث و گفتگو را در کلاس درس فراهم سازند و بین معلم و دانش آموزان ارتباط برقرار کنند. به بیان دیگر، سؤال باید سبب شناخت بهتر و ایجاد قدرت تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزیابی، نتیجه گیری و تعمیم در دانش آموزان شود.

مقدمه در ارائه محتوا بسیار مهم است. یک مقدمه خوب می تواند توجه دانش آموزان را جلب کند و علاقه ی آنها را به ادامه درس برانگیزد. مقدمه خوب شامل مطالب زیر است:

1- درس در چه موردی صحبت می کند؟

2- کجا و در چه زمانی دانش آموزان می توانند از آنچه در این درس می آموزند، استفاده کنند؟

3- چگونه باید مطالعه کنند و مفاهیم را بیاموزند؟

4- بازنگری مختصری از آنچه در درسهای قبلی مرتبط با موضوع آموخته اند.

تکرار مطالب پیش نیاز معمولاً برای مؤثر کردن تدریس لازم است؛ اما لازم نیست همیشه از یک روش برای یادآوری رفتار ورودی استفاده کنیم. معلم باید روی نکات کلیدی رفتار ورودی تأکید کند تا درس جدید راحت تر و قابل فهم تر شود. این تکرار نباید طولانی باشد.

د- مرحله ی خلاصه کردن و نتیجه گیری

برای تثبیت مطالب ارائه شده در ذهن دانش آموزان، لازم است درس ارائه شده به طور خلاصه جمع بندی و نتیجه گیری شود. تلخیص و جمع بندی، مفاهیم از دست داده شده در طول آموزش را برای دانش آموزان روشن می کند بهتر است تلخیص و نتیجه گیری توسط خود دانش آموزان انجام شود و معلم اظهار نظر نهایی را ارائه نماید.

ه- مرحله ی ارزشیابی

بعد از ارائه محتوا و جمع بندی و نتیجه گیری، لازم است معلم از چگونگی تحقق اهداف، آگاه شود. اگرچه این عمل ممکن است در طول فعالیت های آموزشی به طور ضمنی انجام شود؛ اما ضرورت دارد معلم پس از پایان ارائه محتوا، با مقایسه سطح مهارتی که انتظار دارد دانش آموزان به آن برسند و آنچه دانش آموزان عملاً به آن رسیده اند، میزان یادگیری دانش آموزان و مؤثر بودن روش تدریس خود را ارزشیابی کند.

زمان ارزشیابی، بستگی به مدت زمان تدریس دارد؛ اما این مرحله نباید زیاد وقت کلاس را بگیرد. به طور متعادل می توان ده دقیقه برای این کار در نظر گرفت. سؤالهای مرحله ی ارزشیابی باید بر اساس هدفهای رفتاری درس طرح شوند.

و- مرحله ی تعیین فعالیت های تکمیلی

معلم می تواند برای تقویت مطالب آموخته شده در کلاس و ارتباط آن با زندگی واقعی دانش آموزان فعالیت هایی را در خارج از کلاس پیش بینی کند. این تکالیف، بخشی از مطالعات مربوط به درس محسوب می شوند. معلم باید این نوع فعالیتها را دقیقاًً پیش بینی کند و در اختیار دانش آموزان قرار دهد. معرفی منابع مطالعه یا فعالیت مانند: کتاب، مقالات جدید، فیلم و... به دانش آموزان علاقمند فرصت می دهد تا اطلاعات خود را با مطالعه و استفاده از این امکانات افزایش دهند.

اگر معلم انتظار داشته باشد که وظایف و فعالیت های تکمیلی خارج از کلاس، طبق اصول و قواعد خاصی انجام شود، باید اصولی را که در ذهن دارد به طور واضح و دقیق به دانش آموزان اعلام کند. اگر این اصول، به صورت شفاهی از طرف معلم اعلام شود، ممکن است دانش آموزان به آن توجه نکنند. بنابراین بهتر است اصول و معیارها به تفصیل به صورت کتبی و در صورت امکان همراه با مثال در اختیار دانش آموزان قرار داده شود. چنین کارکردی در وقت کلاس صرفه جویی کرده و به دانش آموزانی که غیبت دارند و یا در فاصله ی اعلام فعالیت های تکمیلی تا زمان انجام آن بعضی از اصول را فراموش می کنند، کمک می کند.

در اکثر مواقع، معلم تکالیف خواندنی، یا انجام فعالیت در خانه را زمانی ارائه می دهد که زنگ خورده است و دانش آموزان با عجله، مشغول ترک کلاس هستند. اگر دادن تکالیف در روند یادگیری دانش آموزان اهمیت دارد، باید بیش از این به آن توجه شود، یکی از بهترین شیوه های تعیین فعالیت های تکمیلی (تکالیف خارج از کلاس) به دانش آموزان ارائه راهنمای از قبل تنظیم شده است. اینکه راهنمای تعیین تکالیف به چه صورتی نوشته شود و چه امکاناتی در خارج از کلاس درس فراهم گردد، به موقعیت آموزشی و نوع درس بستگی دارد.

یک نمونه طرح درس روزانه

"بسم الله الرحمن الرحیم"

"طرح درس روزانه تعلیمات اجتماعی"

درس: جغرافیا پایه: پنجم ابتدایی نام درس: ترکیه

صفحات: 45-42 تعداد دانش آموزان: ----- کلاس: -----

آموزشگاه: ----- سال تحصیلی: ------ مدت اجرا: 45 دقیقه

هدف کلی درس:

*دانش آموزان در این درس با کشور ترکیه آشنا شوند.

اهداف جزیی:

دانش آموزان در این درس؛

* دانش آموزان با دریاها و رودهای کشور ترکیه آشنا شوند.

* دانش آموزان با پایتخت و شهرهای مهم کشور ترکیه آشنا شوند.

* دانش آموزان با دین و زبان مردم ترکیه آشنا شوند.

* دانش آموزان با محصولات کشاورزی و صنایع ترکیه آشنا شوند.

اهداف رفتاری:

دانش آموزان در پایان درس:

* دریاها و رودهای ترکیه را نام ببرند.

* مکان دریاها و رودهای کشور ترکیه را روی نقشه نشان دهند.

* پایتخت ها و شهرهای مهم ترکیه را ذکر کنند.

* دین و زبان مردم ترکیه را بیان کنند.

*محصولات کشاورزی و صنایع کشور ترکیه را نام ببرند.

رفتار ورودی:

* دانش آموزان ترکیه را به عنوان یکی از همسایه های ایران بشناسد.

* دانش آموزان با مکان یابی بر روی کره جغرافیایی و نقشه جهان آشنا باشند.

آزمون رفتار ورودی:

* کی می تونه همسایه های ایران رو نام ببره؟

* از چند تا از دانش آموزان می خواهم، را روی کره کشور ترکیه جغرافیایی پیدا کنند.

مراحل تدریس

فعالیت معلم

فعالیت دانش آموزان

رسانه

مهارتهای قبل از تدریس:

(10 دقیقه)

سلام و احوالپرسی

خواندن دعای شروع درس

_ _ _

ارزشیابی از درس قبل (ارزشیابی تشخیصی) با سوالاتی از قبیل؛

*پایتخت ارمنستان کجاست؟

*بزرگترین دریاچه کشور ارمنستان چه نام دارد؟

*زبان مردم ارمنستان چیست؟

* و...

دانش آموزان به صورت داوطلب و انتخابی به سوالات پاسخ می دهند.

کتاب درسی

گروه بندی طبق جلسات گذشته

دانش آموزان گروهها را تشکیل می دهند.

گروهها شماره دارند.

مراحل تدریس

فعالیت معلم

فعالیت دانش آموزان

رسانه

مهارتهای حین تدریس:

(25 دقیقه)

ایجاد انگیزه؛

*پرسید سوالات آزمون رفتار ورودی (در بالا آورده شده است.)

*نصب نقشه ترکیه روی تخته کلاس

*نوشتن بزرگ نام ترکیه روی تخته سیاه

*و...

*دانش آموزان در گروهها به سوالات آزمون رفتار ورودی پاسخ می دهند.

*دانش آموزان به نقشه دقت می کنند.

پرچم ترکیه، آماده کردن سوالات، تابلوی کلاس

ارایه متن درس؛

**موقعیت کشور ترکیه در نقشه (نقشه گنگ)

دانش آموزان گوش فرا می- دهند و به نقشه دقت می کنند.

کتاب،

تابلو، نقشه گنگ

**دین و زبان اکثر مردم کشور ترکیه

ایفای نمایش توسط یکی از دانش آموزان

کتاب درسی، تابلو

**مهمترین محصولات کشور ترکیه (آوردن چند نمونه از محصولات کشور ترکیه)

از دانش آموزان سوالاتی در مورد محصولات کشور ترکیه پرسیده می شود.

کتاب، چند نوع از محصولات کشور ترکیه

**آب و هوای کشور ترکیه

بحث و گفتگو

کتاب، نقشه

**مراکز دیدنی و زیارتگاههای کشور ترکیه (با نمایش فیلم و اسلاید)

به فیلم و اسلایدها توجه می کنند.

کتاب، فیلم و اسلاید

**مهمترین رودهای کشور ترکیه (با استفاده از نقشه)

با توجه به نقشه نام رودها را بیان می کنند.

کتاب، نقشه

**وسعت کشور ترکیه (سخنرانی)

دانش آموزان به توضیحات توجه می کنند.

کتاب، نقشه

مراحل تدریس

فعالیت معلم

فعالیت دانش آموزان

رسانه

مهارتهای پایان تدریس:

(15 دقیقه)

خلاصه گویی؛

یکی از دانش آموزان نکات مهم درس را به صورت خلاصه بیان می کند.

دانش آموزان گوش می کنند.

_ _ _

حل تمارین صفحه 45 کتاب درسی

دانش آموزان تمرین ها را در گروهها پاسخ می دهند.

تمرینهای کتاب

ارزشیابی پایانی؛

*پایتخت کشور ترکیه کجاست؟

*دین و زبان مردم ترکیه چیست؟

*دریاهای کشور ترکیه؟

*و...

دانش آموزان به صورت داوطلب و انتخابی به سوالات پاسخ می دهند.

سوالات متن درس

تعیین تکلیف؛

*تهیه شناسنامه برای کشور ترکیه. (فردی)

*رسم نقشه کشور ترکیه به صورت گروهی.

*جلسه بعد، پرسش از درس امروز

دانش آموزان تکالیف را برای جلسه بعد آماده می کنند.

_ _ _

* روشهای تدریس: ایفای نمایش، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو، سخنرانی، کار گروهی، استفاده از نقشه و...

* نحوه ی استقرار دانش آموزان به صورت گروههای 5-4 نفره خواهد بود.

* با فرستادن صلواتی ختم جلسه اعلام می شود.

منبع مطلب: سایت شبکه آموزش سیما

منبع طرح درس: http://daftare-mashgh.mihanblog.com

0

معلمان عزیز ابتدایی از این امر مطلع اند که در پایه های اول، دوم و سوم ارزشیابی به صورت توصیفی می باشد. در اینجا سعی شده به صورت خلاصه به بررسی همه جانبه ی این نوع ارزشیابی پرداخته شود. معلمان عزیز توجه نمایند چنانچه در مطلب ذیل ایراد و اشکالاتی یافته اند در قسمت نظرات اعلام نمایند تا هرچه سریع تر برطرف گردد.

ارزشیابی توصیفی

امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموزبه دیده ی حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.

پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت ها، تواناییها ودانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد. برخلاف ارزشیابی کمی که با داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت برخوردار است. باید دانست که کیفیت یک امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.

اما باید این مطلب را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم قابل فهم تر و مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت برخوردار است.

و همچنین این دو ارزیابی از نظر ابزارهای جمع آوری داده ها نیز با هم فرق دارند: ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً آزمونهای عینی یا استاندارد با پاسخ های ازقبل تعیین شده است. اما ابزار ارزیابی کیفی را می توان ابزارهای ذهنی، پرشنامه ها و نگرش سنج ها، روشهای مصاحبه ای، مشاهده ای، واقعه نگاری و گزارش های روزانه و....می باشد.

به عنوان مثال:

تعداد پرسش های فراگیران در کلاس = کمی است

اما نوع پرسش های فراگیران در کلاس= کیفی است

یا

حجم هر پرسش وپاسخ آن= کّمی است

نوع آوری و تازگی پرس= کیفی است

ارزشیابی توصیفی یا کمی را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در واقع ارزشیابی توصیفی به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از دانش آموزبه عمل آورده ایم می پردازد.

کاربرد ارزشیابی توصیفی:

1- بهبود یادگیری

2- ایجاد نگرش مطلوب نسبت به مدرسه

3- افزایش بهداشت روانی کلاس

4- اعتماد به نفس

5- افزایش روحیه انتقادپذیری در کودکان

6- افزایش مشارکت در یادگیری

7- رشد مهارت خود اصلاحی و خود تنظیمی

8- رشد و توانایی نقد خود

9- بهبود عملکردها

10- خارج شدن از برنامه های کلیشه ای و چارچوبی

11- آرامش در آموزش

ابزارهای ارزشیابی توصیفی:

برای ارزشیابی توصیفی ابزارهای گوناگونی وجود دارد که در اینجا به 3 نوع آن اشاره می کنیم.

1- پوشه کار

2- پروژه

3- آزمون های عملکرد

پوشه کار:

یک مجموعه هدفدار منظم از کار و فعالیّت فراگیر که نشان دهنده تلاش و کوشش و پیشرفت و رشد دستآوردها و موفقیّت های او می باشد. و فراگیران را به فراگیرانی پویا و فعال تبدیل می کند که در برابر یادگیری و پیشرفت خود مسئول باشند.

پوشه کار مانند یک جورچین (پازل) مجموعه ی قطعاتی از کارهای هدفدار فراگیران است که به او امکان می دهد تا توانایی های خود را از جهات مختلف به نمایش بگذارد. که البته هر پوشه می تواند شامل کار یک فرد یا یک گروه باشد. که به یک یا چند موضوع درسی اختصاص دارد که البته می توان در زمان معین فراگیر آن را به خانه ببرد یا در مدرسه نگهداری شود و در اختیار معلم سال بعد قرار گیرد. در واقع پوشه کار فرصت شناخت و اصلاح اشتباهات را به فراگیران می دهد.

چه چیزهایی را باید در پوشه نگهداری کرد:

1- تکالیف انفرادی مدرسه

2- برگه امتحانی

3- تکالیف گروهی مدرسه

4- گزارش های علمی

5- یادداشت های کلاسی یا خارج کلاسی دانش آموز

6- ثبت پرسش ها و اظهارنظرها در رفتارهای قابل توجه

7- گزارش مصاحبه ای فراگیر با افراد مختلف

8- خلاصه داستان یا فیلم یا بازدید

9- نمونه کارهای هنری و...

سعی شود کارهای ناتمام با ذکر تاریخ در پوشه گذاشته شود و کارهای تکمیل شده در پوشه نگهداری شود. بهترین کار هر دانش آموز در پوشه گذاشته شود. معلم و دانش آموز در انتخاب مواردی که در پوشه گذاشته شود با یکدیگر مشورت کنند.

معیارهایی برای ارزشیابی پوشه ای:

برای آنکه بتوان یک پوشه کار را ارزیابی کرد باید معیارهایی داشت که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- دقت در کار

2- نظم کار و نظافت ظاهری

3- خلاقیّت و نوآوری

4- کنجکاوی و پرسش گری

5- پشتکار و صبر و حوصله

6- کاربرد آموخته ها

7- تصحیح اشتباهات

8- توانایی استفاده از ابزار

9- توانایی برقراری ارتباط

10- توانایی حل مسئله

11- توانایی طرح مسئله

12- توانایی کار گروهی و....

از نتایج ارزشیابی پوشه ها چگونه استفاده کنیم:

1- به دانش آموز امکان داده می شود پوشه ی خود را با معلم مرور کند و مواردی را که می تواند اصلاح کند بگوید.

2- به دانش آموز امکان داده می شود که محتویات پوشه را با دانش آموز دیگر مرور کند

3- به دانش آموز امکان داده می شود که محتویات پوشه را با گروه خود مرور کند.

4- به دانش آموز امکان داده می شود که محتویات پوشه را با والدین مرور کند.

5-به معلم این امکان را می دهد که پوشه فراگیران را مرور کند و مواردی که به کمک نیاز دارند تعیین کند.

6- به دانش آموزان امکان می دهد که از کارهای خود نمایشگاهی ترتیب دهند.

پروژه

برای آنکه یک آموخته در ذهن فراگیر ثبت شود بایدآن آموخته درموقعیّت های مناسب به کار گیرد، فعالیّت هایی تحت عنوان پروژه که فرصت های یادگیری متنوعی برای فراگیران ایجاد می کند اگر به درستی هدایت شوند از مؤثرین شیوه ها در سهیم کردن فراگیران در فرآیند آموزش و پایدار کردن آموخته های فراگیران درحیطه های مختلف دانش مهارت و نگرش هستند.

فعالیّت های پروژه ای برای دانش آموزان فرصتی فراهم می کند تا مهارتهای بهتر زندگی کردن و توانایی برخورد با مسائل زندگی را کسب کند. معمولاً پروژه های دانش آموزی هدف های برنامه ی درسی را در بردارد تا حدودی پیچیده تر از تکالیف معمولی است و دانش آموزان هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی می توانند انجام دهند.

چگونگی ارائه یک پروژه

هنگامی که دانش آموزان به صورت انفرادی یا گروهی پروژه ای را انجام می دهند انتظار دارند معلم به آنان فرصت دهد تا حاصل کار خود را ارائه دهند. زمانی که دانش آموز می داند باید پروژه ی خود را در کلاس و در حضور جمع ارائه کند موظف می شود از جزئیات کار، حتّی اگر بخشی از آن توسط دیگری انجام شده باشد مطلع باشد به این ترتیب افراد خانواده در آموزش فرزندشان سهیم می شوند.

به تفاوت های فردی فراگیران احترام بگذاریم با معرّفی پروژه های متفاوت به فراگیر و گروههای مختلف دانش آموزی با توجه به طبقه بندی هوشی گارد نر به آنان امکان دهیم تا از حداکثر توان خود در پیشرفت تحصیلی بهره گیرد.

مزایای استفاده از پروژه:

1- خصلت جستجوگری و کنجکاوی فراگیران برانگیخته می شود.

2- پرورش مهارت حل مسئله

3- فرصت های همکاری مثبت بین افراد در کلاس افزایش می یابد.

4- مهارت نقادی و نقدپذیری را در فراگیران افزایش می دهد.

5- فراگیران با استفاده از استعدادهای خاص خود یک محصول کیفی تولید می کنند.

6- اعتماد به نفس فراگیران را افزایش می دهد.

7- تئوری هوشهای چندگانه (8 گانه گارد نر) را ملموس کرده و می تواند در شناخت هوش ها به ما کمک کند.

8- به دانش آموزان فرصت می دهد تا به پرسش های خود نظم دهند و برای یافتن پاسخ برنامه ریزی کنند.

9- به معلم امکان می دهد تا از فرصت های متفاوتی برای ارزشیابی فراگیران بهره جوید.

10- به فراگیران فرصت می دهد تا با انتخاب آزاد زمینه ی فعالیّت و استعداد خویش را کشف کند.

سنجش عملکرد

شامل روش هایی است که توسط آن فراگیران فرصت می یابند مهارتها و شایستگی های آموخته خود را آشکار سازند و در حین آن نیز چیزهایی بیاموزند. این روشها مشتمل بر طراحی واجرای آزمایش های علمی، نوشتن مطالب و مقالاتی که مستلزم بازاندیشی، بازسازی است، تفسیر و استفاده از نقشه ها و نمودارها، سرودن اشعار، کارهای علمی ونمایشی، طراحی و اجرای مهارتهای ورزشی، شرکت در امتحانات و آزمونهای شفاهی و زبانی و.....که همه و همه نشانگر کاربردی، واقعی و عملی سنجش عملکرد است. بنابراین سنجش عملکرد یک دیدگاه، رویکرد وشیوه کلّی سنجش یادگیرنده است که از همه روش ها و ابزار موجود می تواند استفاده کند حتی از روش های مرسوم و معمول اندازه گیری مانند آزمونهای معلم ساخته، که البته لازم به ذکر است که آنچه که این ابزارهای رایج وکّمی را از روش های کیفی نوین متمایز می سازد، هدف و نحوه ی به کارگیری و استفاده از نتایج سنجش است.

در ضمن عملکرد می تواند به شکل فردی یا گروهی سنجیده شود.

هدف از سنجش عملکرد

سنجش عملکرد نه تنها در پایان آموزش به عنوان وسیله و روش تعیین میزان پیشرفت افراد کاربرد دارد بلکه هدف تشخیصی برای شروع آموزش و هدف ساختاری و فرآیندی به منظور هدایت و راهنمایی جریان یادگیری- یاددهی در حین شکل گیری و تکوین آموزش را نیز دنبال می کنند.

بهتر است قبل از اجرای سنجش عملکرد چند سؤال از خود بپرسیم

1- چه مفهوم، مهارت یا دانشی را آزمون کنیم(هدف)

2- فراگیران چه چیز باید بدانند (محتوا)

3- فراگیران در چه سطحی باید عملکرد موردنظر را از خود نشان دهند (ملاک پذیرش عملکرد)

آزمون های عملکردی

تکالیف و آزمون های عملکردی، آموخته های فراگیر را در حیطه های مختلف در عمل به کار می گیرد و فراگیر طی انجام آن نشان می دهد تا چه اندازه در کاربرد آموخته ها تواناست.

یکی و بلکه مهمترین شاخص و الگوی سنجش عملکرد، آزمون عملکردی است. آزمون عملکرد آزمونی است که تکلیف عملکردی را کمّی ساخته به ارزش عددی تبدیل می کند که تکلیف عملکرد وظیفه و فعالیّت فراگیر است و آزمون عملکردی مسئولیت مربی برای بیان کمّی و عددی پیشرفت و تلاش فراگیر.

انواع آزمون های عملکردی

1- آزمون های کتبی عملکردی

2- آزمون های عملکردی شناسایی

3- سنجش عملکرد در موقعیّت هایی شبیه سازی شده

4- آزمون عملکرد نمونه کار

1- آزمون های کتبی و عملکردی: آزمون های کتبی مداد- کاغذی است که به طور معمول برای سنجش طبقه دانش و گاهی درک و فهم حیطه شناختی به کار می رود. که البته این آزمون ها می تواند به شکل آزمون در خانه و کتاب باز و آزمون های معمولی اجرا شود.

مانند:

ارائه گزارش از یک بازدید علمی، رسم نقشه، نوشتن داستان کوتاه، طرح یک مسئله و حل آن، جمع آوری اطلاعات و رسم نمودار

2- آزمون عملکرد شناسایی: در این روش فراگیر از طریق شناسایی عیب و اشکال وسیله، توانایی و مهارت عملی خود را آشکار می سازد.

مانند:

غلط های املایی یک متن را پیدا کند، بر روی نقشه رودها و دریاچه ها را پیدا کند، از یک قطعه شعر یا نثر، موصوف ها و صفت ها را پیدا کند، روش درست حل یک مسئله را تشخیص دهد، نمونه های مختلف جانوران را تشخیص دهد، صداهای طبیعت در درس هنر را تشخیص دهد، تلفظ درست یک کلمه در درس فارسی را بیان کند، مراحل و وسایل انجام یک آزمایش در درس علوم را شناسایی کند.

3- سنجش عملکرد در موقعیّت های شبیه سازی شده: در این آزمون از فراگیر خواسته می شود تا در یک موقعیّت شبیه سازی شده یا خیالی، همان اعمالی را انجام دهد که در موقعیّت های واقعی، ضروری اند مثلاً تنفس مصنوعی که در این موارد با تهیه یک آزمون کتبی عملکردی از نوع سیاهه یا چک لیست، فهرست وارسی، مقیاس درجه بندی، فرد ارزیاب می تواند به سنجش فرآیند بروز عملکرد اقدام نماید.

مانند:

- درس فارسی: نامه ای بنویسید و در پاکت قرار دهید و طبق شرایط معمولی نشانی و مشخصات آن را روی آن بنویسید و در صندوق پست کلاس بیندازید.

- درس علوم: کار در آزمایشگاه با وسایل خاص و طراحی یک مدار الکتریکی ساده، انجام تنفس مصنوعی بر روی مصدوم.

- درس تربیت بدنی: ضربه زدن به توپ و انجام حرکات مختلف شنا در بیرون از آب.

- نقشی را در یکی از زمینه های مختلف درسی بازی نماید (ایفای نقش).

4- آزمون عملکردی نمونه کار: شبیه ترین روش بر موقعیّت واقعی در زندگی طبیعی افراد، روش نمونه کار است. در روش نمونه ی کار که نزدیک ترین روش سنجش به عملکرد واقعی است فراگیر در محیط طبیعی سنجش می شود مثل آزمون رانندگی اتومبیل در محیط واقعی یا ساخت مکعب با ابعاد معین و با ابزاری که در دست دارند.

مانند:

تهیه روزنامه دیواری، مکعبی را با ابعاد مختلف بسازد، خواندن یک شعر و سرود، تهیه کلاژ با وسایلی که در اختیار دارد، متن شعری را به صورت ساده ترجمه کند، اطلاعاتی درباره موضوعی گردآوری و آن را در جدولی طبقه بندی کند، ماده شیمیایی جدیدی بسازد، گروهی از سنگ ها، برگ ها یا اشیای دیگر را گردآوری و طبقه بندی نماید

3 قسمت اصلی آزمون های عملکردی:

1- تکلیف عمومی: فعالیّتی است که معلم طراحی می کند تا فراگیر درگیر شود.

2- برگه ارزشیابی: فراگیر راه حل، شیوه کار، نقشه کار... را روی برگه ارزشیابی منعکس می کند.

3- نمره گذاری: معلم با توجّه به هدفهای آزمون عملکردی که از قبل مشخص است معیار ارزشیابی را مشخص می کند.

در پایان برای داشتن یک ارزشیابی توصیفی مطلوب و مفید لازم است که اولاً معلمان با اهداف این ارزشیابی و ابزار آن و نحوه ی انجام آن آشنا شوند و آن گاه اولیا را در جریان کار قرار داد و آنان را توجیه کرد و سپس دانش آموزان را توجیه کرد در این صورت است که همگی با هم با فکر و توان هم می توانیم راه را تا پایان ادامه دهیم و به نتیجه مطلوب برسیم.

منابع

1- ارزشیابی در خدمت آموزش مؤلف طاهره رستگار ناشر: موسسه فرهنگی منادی تربیت - چاپ اول: 1382

2- مقدمه ای بر ارزشیابی کیفی آموخته های فراگیران - تألیف و تدوین: مهدی فراهانی - ناشر: موسسه فرهنگی منادی تربیت - چاپ اول1384

3- رشد آموزش ابتدایی دوره فهم دی ماه 1384

4- رشد معلم دوره بیست و چهارم اسفندماه 1384

5- روش های اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی دکتر علی اکبر سیف تهران نشر دوران 1375

6- ارزشیابی توصیفی الگویی نو در ارزشیابی تحصیلی مؤلفان: دکترمحمدحسنی- دکتر حسین احمدی – چاپ اول 1384.

0

خصوصیات و ویژگی های دانش آموزان دوره ابتدایی: 6 تا 12 سالگی

شاید برای بسیاری از افراد عادی این گونه به نظر رسد که تدریس در دوره ی ابتدایی بسیار آسان بوده و با صرف کمترین زمان ممکن می توان مطالب را به دانش آموز انتقال داد. حال آنکه افراد متخصص و معلمین محترم از این موضوع مطلع اند که تدریس در این مقطع (به شرط آموزش بهینه) بسیار دشوارتر از دیگر مقاطع تحصیلی می باشد.

از ابتدایی ترین معلوماتی که هر معلم در مقطع ابتدایی تدریس می کند شناخت خصوصیات و ویژگی های این دانش آموزان است که به طور خلاصه به شرح زیر می باشد:

1- خصوصیات بدنی

2- خصوصیات اجتماعی

3- خصوصیات عاطفی

4- خصوصیات ذهنی

خصوصیات بدنی:

1 – کودکان این سن هنوز هم بیش از حد فعال هستند و چون برای اولین بار مجبور می شوند که بیشتر نشسته فعالیت کنند انرژی خود را به شکل عادات عصبی چون جویدن مداد – مکیدن انگشت – پیچ دادن مو و بیقراری عمومی صرف کنند.

از ایجاد موقعیتهایی که دانش آموزان را برای مدتی طولانی برسر جایشان میخکوب می کند صرف نظر کنید. احتمالا می توانید فعالیتهای پراکنده ی آنها را کاهش دهید. تنفسهای متعددی بدهید و کار تدریس را با فعالیت شاگردان توام کنید.

2 – کودکان این دوره نیز به زمانهایی برای استراحت نیاز دارند زیرا در نتیجه ی فعالیتهای بدنی و فکری خیلی زود خسته می شوند.

بعد از فعالیتهای شدید فعالیتهای ارام را برنامه ریزی کنید.

3 – کنترل عضلات بزرگ هنوز بر عضلات کوچک برتری دارد. برای اکثر کودکان بخصوص پسرها کار کردن با مداد با اشکالاتی همراه است

از دادن تکالیف زیاد در یک نوبت خوداری کنید.

4 – چشمها تا حدود هشت سالگی به انطباق کامل نمی رسد. در نتیجه همان طور که اشاره شد بیشتر کودکان این دوره در تمرکز بر اشیاء و یا نوشته های کوچک اشکالاتی دارند.غالب آنها به خاطر تحدب کم چشم احتمالا دوربین هستند.

از وادار کردن دانش آموزان به خواندن زیاد در یک نوبت خوداری کنید.مواظب علائم خستگی چشم کودکان باشید مثل مالیدن چشمها.

5 – بیماریهای عمومی دوران کودکی غالبا در این سن پیش می آید.

6 – فعالیتهای بدنی کودکان این سن بیش از حد است و از کنترل بدنی بسیار خوبی برخوردارند. اطمینان قابل ملاحظه ای به مهارتهای خود دارند که اغلب باعث می شود تا خطرات ناشی از فعالیتهای جسورانه ی خود را کمتر از آنچه هست پیش بینی کنند. در کلاس سوم سوانح به حداکثر می رسد.

خصوصیات اجتماعی:

1 – کودکان این مرحله در کزیدن دوستان خود سختگیری بیشتری می کنند. آنها احتمالا یک دوست صمیمی کم و بیش دایمی دارند و ممکن است یک دشمن نیمه دایم نیز داشته باشند.

2 – دعواها هنوز هم بسیار است و در کلمات بیشتر از تهاجم بدنی به کار می رود ولی بیشتر پسرها همچنان به مشت زدن – گلاویز شدن و هل دادن می پردازند.

3 – کودکان سالهای آخر این دوره به بازیهای سازمان یافته در گروههای کوچک علاقه مندند ولی ممکن است به قواعد بازی بیش از حد اهمیت بدهند.

4 – رقابت کودکان افزایش می یابد و لاف زدن معمول می شود.

خصوصیات عاطفی:

1 – کودکان این سن تدریجا از احساسات دیگران آگاه می شود. متاسفانه این باعث می شود که با انگشت گذاشتن بر نقاط حساس دیگران آنها را شدیدا بیازارند بدون اینکه تشخیص دهند که حمله ی آنها تا چه اندازه مخرب است.

2 – دانش آموزان ابتدایی به انتقاد و تمسخر حساسند و ممکن است در پذیرفتن شکست با مشکلاتی رو به رو شوند.کودکان این سن به تشویق و توجه زیاد نیاز دارند. چون دانش آموزان معلم خود را می پرستند از انتقاد وی شدیدا ناراحت می شوند.

3 – کودکان این دوره علاقه مندند که معلم را خشنود کنند. دوستدار کمک کردنند از مسولیت لذت می برند و مایلند که تکالیف مدرسه ی خود را خوب انجام دهند.

خصوصیات ذهنی:

1 – کودکان این دوره علاقه ی زیادی به یادگیری دارند.

یکی از نکات مثبت تدریس در دبستان وجود انگیزه های درونی کودکان است.معلم باید بداند که از این انگیزه ها چطور استفاده کند.

2 – کودکان این مرحله حرف زدن را دوست دارند و مهارتشان در آن به مراتب بیشتر از نوشتن است.

3 – وقتی کودکان قدرت لغات را کشف کنند از کلمات رکیک استفاده می کنند. آنها می دانند که دیگران در مقابل این طرز صحبت کردن عکس العمل نشان می دهند ولی دقیقا نمی دانند که چرا چنین است.

منبع: برگرفته از کتاب کاربرد روانشناسی در آموزش ترجمه پروین کدیور

0

بدون شک در نظام آموزش و پرورش رسمی هر کشوری، مقطع ابتدایی هم به لحاظ کمی یعنی تعداد معلمان و دانش آموزان و هم از نظر کیفی یعنی تاثیری که این دوره در موفقیت تحصیلی دانش آموزان در سراسر زندگی و دوران تحصیل دارد، از اساسی ترین و مهمترین مقاطع تحصیلی است و به جرات می توان گفت هیچ یک از دوره های تحصیلی از چنین اهمیتی برخوردار نیستند؛ زیرا تحقیقات نشان می دهد دانش آموزانی که در دوره ابتدایی با ناکامی تحصیلی روبه رو هستند، در تمام دوره های تحصیلی دچار اشکال می شوند. به همین دلیل کشورهای پیشرفته تمام هم و کوشش خود را به تعلیم و تربیت دانش آموزان در این مقطع معطوف کرده اند و در این میان، ژاپن موفقیت ترین و پیشرفته ترین کشور در زمینه آموزش و پرورش به حساب می آید. اما براستی ریشه این موفقیت در کجاست؟ معلمان مدارس ابتدایی در ژاپن معمولا از میان هدفهای آموزش و پرورش این دوره بیش از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و گسترش مهارت های ویژه به رشد عاطفی، اجتماعی و خود ادراکی دانش آموزان توجه دارند. آنها محیطی را سازماندهی می کنند که بر روابط انسانی، پیوندهای عاطفی، صمیمیت، رفتار گروهی و احساس تعلق خاطر به مدرسه استوار است. مبانی آموزش و پرورش ابتدایی ژاپن بیشتر بر شوق انگیز بودن مدارس ابتدایی، توجه زیاد به رشد شخصیت کودک و ارائه محتوای مناسب تاکید می کند.

برنامه های درسی دوره ابتدایی در ژاپن 2 ویژگی مهم دارد:

- برنامه درسی ژاپنی ها خیلی مقتدرانه است و به تعبیر کارشناسان مختصر و مفید است.

- از سوی دیگر، بر رشد همه جانبه کودکان تاکید دارد.

ویژگی های آموزش ابتدایی ژاپن

مقطع آموزش ابتدایی در ژاپن حداکثرمدت زمان6 سال رده های سنی 12-6 سال به طول می انجامد. این مقطع آموزشی اجباری ورسمی بوده وبا دریافت شهریه ازوالدین کودکان ارائه می گردد. مدت زمان کلاس درس 45 دقیقه است.هدف اصلی مراکزآموزش ابتدایی، ارائه آموزش عمومی مناسب یا مراحل رشد جسمی وذهنی کودکان است. برنامه های آموزش ابتدایی تا قبل از سال 1992 بر اساس 6 روز در هفته بود اما از آن سال به بعد به تدریج به 5 روز در هفته کاهش یافته است. ارتقا به کلاسهای بالاتر در دوره ابتدایی به صورت اتوماتیک است. نسبت دانش آموزان به معلمین در دوره ابتدایی 4/19 بوده و به پایه های تحصیلی تفکیک نمی گردد. تعداد دانش آموزان در هر کلاس 4/28 نفر است. طبق آمار سال1999،100درصد جمعیت سنی12-6سال این مقطع را طی می نمایند.

آموزش و پرورش ژاپن

مطالعات تطبیقی نشان می دهد که آموزش و پرورش عمومی و بویژه دوره ابتدایی در ژاپن از کیفیت بالایی برخورداراست. ازرا وگل، استاد دانشگاه هاروارد در پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که کودکان ژاپنی که دوره آموزش عمومی خود را در مدارس حومه شهرهای امریکا به پایان رسانیده اند، وقتی به ژاپن باز می گردند، یک تا 2 سال در درسهای علوم طبیعی و ریاضیات از همسالان خود که در ژاپن تحصیل کرده اند، عقب ترند. پژوهشهای تطبیقی دیگری نشان می دهد که ژاپنی ها در مقایسه با مردم دیگر کشورهای صنعتی، قوانین را کمتر نادیده می گیرند و این امر تا حدود زیادی ناشی از موفقیت آموزش و پرورش مدارس دوره ابتدایی در پرورش اجتماعی و اخلاقی و مهارتهای زندگی کودکان است. در زمینه عوامل موثر بر رشد شناختی کودکان در ریاضی و علوم، کودکان ژاپنی در دریافت مفاهیم ادراکی از همتایان دیگر کشورها جلوترند و براساس آزمون های مختلف و مشاهده منظم کلاسهای دوره ابتدایی از سوی کارشناسان، خلاقیت کودکان ژاپنی برای مربیان خارجی بسیار عجیب و آموزنده بوده است. به علاوه، بسیاری از پژوهشگران، آموزش و پرورش ابتدایی ژاپن را در حوزه خواندن، هنر، موسیقی و مطالعات اجتماعی نیز موفق تر می دانند. براستی ریشه این موفقیت ها در کجاست؟ آیا این همه موفقیت به دلیل طولانی بودن سال تحصیلی یا کارآمدی برنامه درسی ملی ژاپنی هاست؟ آیا به دلیل توجه خانواده ها به آموزش و پرورش کودکان یا توجه دولت به معلمان مدارس است؟ آیا با فرهنگ آموزش و روشهای به کار رفته در آموزش و پرورش مدارس ارتباط دارد یا به روشهای پرورش حرفه ای معلمان برمی گردد و یا...؟

برنامه درسی تلفیقی

این برنامه از آوریل سال 2003 در همه مدارس ژاپن اجرا می شود و بازنگری در برنامه های درسی مدارس است به نحوی که فرصت لازم برای یادگیری تلفیقی یا مطالعه تلفیقی در برنامه های آموزشی و درسی فراهم می شود. این برنامه به عنوان یک ماده درسی نیست، بلکه فرصت یادگیری است که در مدارس و برای دانش آموزان در نظر گرفته شده است و هر مدرسه با توجه به شرایط طبیعی، فرهنگی، جغرافیایی، آموزشی و اجتماعی باید محتوای لازم برای آموزش آن را به کمک خود دانش آموزان فراهم کند. هدف اساسی این برنامه برقراری ارتباط موثر میان عناصر و موضوعات مختلف برنامه درسی در فعالیت های آموزشی مدارس است. معمولا و به طور سنتی در برنامه های آموزشی مدارس دیوار محکمی میان موضوعات درسی کشیده شده است و هر ماده درسی صرف نظر از دیگر مواد به طور مستقل آموزش داده می شود. این روند برآمده از گسترش موضوعات درسی و مواد آموزشی در نظام آموزش عالی است که در برنامه های آموزشی مدارس نیز تاثیر قابل توجهی داشته است.

تصمیم به بازبینی برنامه های درسی و آموزشی مدارس و فراهم کردن فرصتهای جدید یادگیری در قالب برنامه درسی تلفیقی برای دانش آموزان بیشتر برای این منظور صورت گرفته است که دیوارهای بلند و مستحکم میان موضوعات و مواد درسی را کوتاه تر و منعطف تر کند. این برنامه بیش از آن که بخواهد دانش معینی را به دانش آموزان القائ کند. به دنبال فراهم کردن زمینه های لازم برای شکوفایی قابلیت های فردی دانش آموزان و گسترش تجربه های فردی و مستقل آنهاست. بعلاوه کوشش می کند تا به آنها بیاموزد چگونه فکر کنند. تصمیم بگیرند، اندیشه های خود را سازماندهی کنند، مهارت های یادگیری، پژوهش، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات را به دست آورند. در ارتباط با محیط اطراف خود بیاموزند و آموخته های خود را با جامعه و زندگی روزمره مرتبط کنند. در عین حال، به مدارس توصیه شده است تا با توجه به موقعیت خود حتی الامکان موضوعاتی نظیر تفاهم و ارتباطات بین المللی، مهارت های لازم زندگی در دنیای اطلاعات و ارتباطات، سواد فناوری اطلاعات، تفکر خلاق، مسائل محیط زیست، بهداشت و ایمنی فردی و اجتماعی، مشارکت دانش آموزان در اداره مدرسه، یادگیری از طریق شبکه مهارت های روابط انسانی، مشکلات فرهنگی و اجتماعی جامعه ژاپن و غیره را مورد توجه قرار دهند. روش آموزش بیشتر کاربردی، عینی و تجربی است و کمتر از روشهای معمول سخنرانی آن هم در فضای سنتی کلاس برای آموزش این درس استفاده می شود. معلمان نه تنها معلمان رسمی مدرسه بلکه والدین، شهروندان، دوستان و همبازی ها، مسوولان فرهنگی، علمی، اجتماعی و صنعتی نیز هستند و مکانهای آموزشی نه تنها مدرسه بلکه شامل پارکها، کارگاه های صنعتی و خدماتی، کتابخانه ها، موزه ها، رودخانه ها، کوهها، موسسات اجتماعی و آزمایشگاه های مختلف نیز هست. دانش آموزان به روش فعال در فرآیند یاددهی یادگیری مشارکت می کنند و خود در تهیه و سازماندهی محتوا، ارائه درس و ارزشیابی آن بویژه در موضوعات بین رشته ای نقش اساسی دارند.

کاهش محتوای آموزشی

شورای بررسی برنامه های آموزشی و درسی وزارت آموزش و پرورش ژاپن بر این باور است که کاهش حدود 30 درصدی محتوای آموزشی و ساعات کلاسها از سال 2002 علاوه بر فراهم آوردن فرصتهای لازم برای یادگیری تلفیقی و انتخاب دروس اختیاری در دوره های ابتدایی و اول دبیرستان، امکان انعطاف در برنامه های درسی، فراهم آوردن زندگی شوق انگیز در مدرسه، فرصتها و زمینه های لازم برای خلاقیت، زندگی با نشاط و خرسندی از زندگی در مدرسه را برای دانش آموزان فراهم می کند. البته از طرف مجامع علمی و موسسات تحقیقات تربیتی نگرانیهایی درباره افت تحصیلی و کاهش توانایی های علمی دانش آموزان به گوش میرسد. ولی وزارت آموزش و پرورش بر این باور است که به استناد پژوهشها و مطالعات انجام شده، کاهش محتوای آموزشی دوره ها و ساعات کلاسها و روزهایی که دانش آموزان به مدرسه میروند اجتناب ناپذیر است و این تغییرات موجب شکست تحصیلی و کاهش تواناییهای علمی دانش آموزان نمی شود.

عوامل موفقیت

توجه به پرورش کل شخصیت کودک، تاکید بر ارزشهای اجتماعی، ایجاد حس تعلق به مدرسه و کلاس درس در کودکان، بهره گیری از روش یادگیری مشارکتی، تاکید بر زندگی گروهی، توجه به فرداندیشی، سازماندهی محیطی شوق انگیز برای کودکان در مدرسه، تاکید بر روش تفکر، حفظ شادابی و نشاط کودکان، جامعیت برنامه درسی علمی و اصلاح و نوسازی آن، فرهنگ آموزش اثربخش و به کارگیری روشهای آموزشی موثر از مهمترین عوامل موفقیت آموزش و پرورش ژاپن است.

ویژگی های آموزش ابتدایی ترکیه

مقطع آموزش ابتدایی شامل کودکان گروه سنی بین 6 تا 14 سال می شود. در مدارس دولتی رایگان این آموزش برای کودکان دختر و پسر اجباری است. مدارس ابتدایی مؤسسات آموزشی ملی هستند که توسط دولت برای تعلیم و تربیت پسران و دختران از طریق دوره اموزش اجباری 5 ساله ایجاد شده اند. طول مدت آموزش در این مدارس 8 سال است. در طول سال تحصیلی92-1991، 6870683 کودک تحت نظر 234154 معلم در 50669 مدرسه ابتدایی آموزش دیده اند.24/95 در صد کودکان در این رده سنی در مدارس حضور یافتند. آموزش ابتدایی برای تمامی شهروندان بدون در نظر گرفتن جنسیت آن‌‌‌ها اجباری است و به‌صورت رایگان در مدارس دولتی ارائه می‌‌شود.مؤسسات آموزشی ابتدایی شامل مدارس آموزش ابتدایی، کلاس‌‌های آموزشی و جبرانی و هم‌چنین مدارس و کلاس‌‌هایی است که برای کودکان با نیاز به آموزش خاص(کودکان استثنایی) تأسیس می‌‌شود.

ویژگی های آموزش ابتدایی هندوستان

آموزش ابتدایی در کشور هند از شش سالگی آغاز شده و به مدت هشت سال ادامه می یابد. به عبارت دیگر این دوره از آموزش کودکان رده های سنی 6تا 14 سال را تحت پوشش قرار داده و از کلاس اول آغاز شده تا پایه هشتم ادامه می یابد مقطع آموزش ابتدایی خودبه از سطح آموزش ابتدایی پنج ساله و آموزش پس از ابتدایی یا میانی سه ساله بر اساس قانون اساسی هند متشکل می گردد. دولتهای ایالتی مکلف به ارائه آموزش و پرورش رایگان و اجباری به کودکان رده های سنی 6 تا 14 سال می باشد. سال تحصیلی مقطع آموزش ابتدایی بر 200 روز کاری که از اوایل تابستان آغاز شده و تا تابستان آتی ادامه می یابد مشتمل می گردد. از جمله برنامه های درسی پنج سال اولیه آموزش ابتدایی می توان به آموزش محیطی،ریاضی،هنر،آموزش کار و فعالیتهای بهداشتی و آموزش یک زبان با تاکید بر زبان مادری اشاره نمود. در سه سال سی از دبستان ریاضیات،علوم و تکنولوژی، آموزش زبانهای هندی، انگلیسی و یک زبان محلی،تربیت بدنی و بهداشت، علوم اجتماعی، هنر و آموزش کار به دانش آموزان ارائه می گردد. بر اساس آخرین گزارش آماری وزارت توسعه منابع انسانی،تعداد کل دانش آموزان وزارت توسعه منابع انسانی، تعداد کل دانش آموزان مقطع آموزش ابتدایی 8ساله طی سال 1999 پس 000/240/151 نفر بالغ می گردد که بدین ترتیب نسبت افراد ثبت نام شده از تعداد کل کودکان لازم التعلیم در این دوره از 6/42 درصد طی سال 1950 به 14/92 درصد طی سال 1999 گفتنی است که تعداد مدارس این دوره از 000/223 مدرسه سال 1950 به 000/817 مدرسه طی سال 1999 و تعداد معلمان نیز از 000/624 نفر طی سال 1950 به 000/180/3 نفر طی سال 1999 افزایش یافته است.

ویژگی های آموزش ابتدایی آمریکا

مقطع آموزش ابتدایی مدت زمان 8- 6 سال طی رده های سنی14-6سال به طول می انجامد. هدف اصلی برنامه های آموزش ابتدایی کسب مهارتها، دانش و گرایشهای مثبت و اساسی توسط دانش آموزان و تأکید بر رشد فردی آنان با توجه به نیازها وتوانائیهای فردی می باشد.مقطع آموزش ابتدایی اجباری بوده و به صورت رایگان به دانش آموزان ارائه می گردد.در مدارس ابتدایی طبق آمارسال 1995 نسبت معلمین به دانش آموزان بر 1/19 به 1 در مدارس دولتی و 7/16به 1درمدارس خصوصی بالغ می گردد.

ویژگی های آموزش ابتدایی مالزی

آموزش ابتدائی عمومی درکشور مالزی به‌معنای آموزش ابتدائی رسمی است که بر فراگیری مهارت‌های خواندن و نوشتن و برخورداری از زیر ساختی مستحکم در ریاضیات و علوم پایه تکیه دارد. طول این دوره 6 سال بوده و کودکان رده های سنی 11-6 سال را دربر می‌گیرد.

گرچه آموزش در مالزی اجباری نیست،اما رایگان بودن آموزش ابتدائی در مالزی سبب شده است که شاهد ثبت نام و حضور گسترده کودکان رده های سنی 6 تا 11 سال در مدارس ابتدائی دولتی باشیم. علاوه بر این، در قالب برنامه‌های آموزشی مدارس ابتدایی، دست‌یابی به‌ فرصت‌های مساوی آموزشی برای تمامی کودکان مناطق دور افتاده و روستائی میسر ‌‌گردیده است. در این مقطع، دو نوع مدرسه (دولتی و چند ملیتی) به فعالیت می‌پردازند. وسیله ارتباطی در مدارس ملی کشور،‌ زبان رسمی کشور مالزی، می‌باشد با این حال، یاد گیری زبان انگلیسی در مدارس اجباری است. علاوه بر این زبانهای چینی و تایلندی نیز مورد استعمال می‌باشد. به طور کلی می توان گفت که یاد گیری زبانهای انگلیسی و مالزیایی در زمره دروس اجباری و یادگیری سایر زبانها در زمره روی اختیاری این مدارس محسوب می‌شود.