امروز جمعه 02 آذر 1403 http://moallem.cloob24.com
0

یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی دهند. یکی از دلائل آن عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی است.

پیشرفت روز افزون علوم و تحقیقات گوناگون در حیطه های مختلف حاکی از آن است که اطلاعات بشر روز به روز افزایش می یابد و مطالب جدیدی به دست می آید.امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است.

معلم باید با روشهای مختلف تدریس آشنا باشد و باید بداند در کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نماید. آنچه در این مقاله خواهد آمد، نگاهی است کوتاه و گذرا به روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی و نقد آن سخن به میان خواهد آمد.سپس نتیجه گیری بعمل آمده ودر پایان پیشنهاداتی ارائه می شود.

زبان فارسی به عنوان یکی از زبان‌های غنی و کهن دنیا و زبان دوم اسلام، به لحاظ گستره واژگانی و توانایی‌های خود، در ردیف زبان‌های مهم دنیا جای دارد و از ارزش شایانی برای انتقال مفاهیم دوستی و معاونی بلند برخوردار است. زبان فارسی امروز بی‌گمان در ایجاد پیوند دوستی ملل هم جوار و سایر ملت‌ها در تحقق و شکل‌گیری طرح گفت و گوی ملت‌ها و تمدن‌ها نقش بسزایی ایفا می‌کند، و بیش از پیش توانسته است توجه جهانیان را به خود جلب کند و آنها را به اندیشیدن در ایجاد روابط و پیوندهای دوستی با این زبان تشویق کرده است. زبان فارسی که عهده‌دار برقراری ارتباط بین ملل مختلف دنیا شده، به همین سبب در پیشرفت فرهنگی و هنری در زبان‌های سایر ملل و کشورها تأثیرگذار بوده است.پس اگر از جنبه‌های فرهنگی، ادبی، علمی، و تمدن‌های کهن جهانی به این قضیه بنگریم، ضرورت آموزش زبان و ادبیات فارسی محسوس می‌گردد.

هدف های کلی برنامه ی آموزشی زبان فارسی در دوره ی ابتدایی

حیطه شناختی

1- آشنایی مختصربا زبان فارسی معیار2-گسترش حوزه ی نمادها و معا نی3-اشنا یی با گفتار ونوشتار و درک تفاوت ان ها4-اشنایی مختصر با جلوهای هنری زبان5-اشنایی با مسائل اعتقادی اجتماعی.سیاسی.ملی علمی و هنری در قالب زبان

حیطه ی عاطفی

الف) ایجاد پرورش و تقویت علا قه ونگرش مثبت نسبت به:- مبانی اعتقادی.فرهنگی و ملی کشور

-بیان احساسات.و عواطف و افکار در قالب گفتار و نوشتار-جنبه های زیبایی سخن و تحسین ان-مطالعه

ب) تلطیف احساسات و عواطف

روش های نوین تدریس زبان و ادبیات فارسی

استفاده از روش تدریس فعال و همگام با روز روش های تدریس معلم را ویژگی خاص می بخشد.هدف از این مقاله آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس زبان وا دبیات فارسی و استفاده آنها در کلاس و غنا بخشیدن به محتوای دروس و حرفه ای بار آوردن معلمان و خدمت به اعتلای کیفیت آموزش و پرورش میهن عزیز اسلامی می باشد.برای اطلاعات بیشتر به کتابهای الگوهای تدریس 2000 و آموزش راههای یادگیری و... مراجعه شود.

1- یادگیری از طریق همیاری

معلمان باید به دانش آموزان فرصت دهند تا به صورت گروهی و از طریق همیاری به یادگیری اقدام کنند.یادگیری از طریق همیاری یک قالب یا چهارچوب آموزشی است که در آن گروه های دانش آموزی ناهمگن از سوی معلم شکل داده می شوند و به فعالیت می پردازند.

هدف نهایی از کاربست الگوی تدریس یادگیری از طریق همیاری دستیابی به فعالیت های عالی ذهنی است. همبستگی مثبت، مسئولیت فردی، تعامل چهره به چهره، مهارت های اجتماعی و پردازش گروهی. این عناصر معلم را از سخنرانی صرف و دانش آموز را از تکرار بی مورد آموخته هایش رها می سازد. افزون بر این، یاگیری از طریق همیاری فرصت هایی را پدید می آورد که یادگیرندگان بتوانند در موقعیت هایی چون کارگروهی، ارتباطات، ایجاد هماهنگی اثرگذار و تقسیم کار موفق شوند. سینر گوژی برای آموزش یادگیری از طریق همیاری چهار روش را ارائه می دهد:

الف) طرح کارایی گروه ب) طرح تدریس اعضای گروه ج)طرح قضاوت عملکرد ث)طرح روشن سازی طرز تلقی

مراحل اجرای الگو همیاری
1- ابتدا کروه ها شکل می گیرند. گروه های ناهمگن که دارای اطلاعات و توانایی های مختلف، گوناگون و متنوع هستند، مؤثرتر خواهند بود. در یادگیری از طریق همیاری، تفاوت افراد گروه باعث کارآمدشدن یادگیری می شود. پس از تشکیل گروه ها معلم به کمک دانش آموزان قوانینی را تدوین می کنند مثلا گروه های ختلف نمی توانند با همدیگر صحبت کنند.
2-این مرحله معلم حدود 15 دقیقه درباره ی هدف های مهم درس، انتظاراتی که از دانش آموزان در پایان جلسه وجود دارد و مطالب اصلی درس که نیاز به توضیح دارد صحبت می کند.

3- در مرحله ی سوم به دانش آموزان فرصت داده می شود که در یک زمان مشخص روی مطالب و یا فعالیت هایی که در اختیار آنها گذاشته شده در گروه های خود تمرین و کار کنند. معلم با حضور در گروه ها ضمن ارزشیابی راهنمایی های لازم را انجام می دهد.
4-این مرحله نتایج کار گروه ها به نمایش گذاشته خواهد شد. برای نمایش کار گروه ها روش های مختلفی وجود دارد مثلا" هر گروه نتایج کار خود را روی یک برگه یا مقوا به صورت نوشته، نمودار یا نقاشی به تصویر درآورده و این برگه ها روی تابلو یا دیوار کلاس نصب شده و در معرض دید و نقادی سایر گروه ها قرار گیرد

5- در آخرین مرحله که مرحله ی ارزشیابی است معلم کار گروه ها را مورد ارزشیابی قرار می دهد. برای ارزشیابی می توان از گروه ها کمک گرفت و با کمک گروه ها معیارهایی برای ارزشیابی تدوین نمود و براساس این معیارها حتی خود گروه ها می توانند به ارزشیابی از کار خود (خودارزشیابی) بپردازند.

2- شیوه ی نمایشنامه ای (ایفای نقش)

در این شیوه دو یا چند دانش آموز موضوعی را به صورت نمایشنامه اجرا می کنند.این شیوه ی تدریس،نیاز به مهارت های خاص بازیگری ندارد؛ بلکه معلم می تواند بنا به محتوای آموزشی مورد نظر، به ضرورت از آن استفاده کند.از ویژ گی های مهم شیوه ی ایفای نقش این است که زبان آموزان با نمایش وبازیگران آن،ارتباط عاطفی برقرارمی کنند وبا هیجان، مراحل نمایش را مشاهده می کنند.به این طریق، دقت،تمرکز حواس وتوجه به مطالب افزایش می یابد ویادگیری بهتر وموثرتر انجام می گیرد.هم چنین این شیوه برای مقابله با کم رویی وخجالتی بودن برخی زبان آموزان که در کار زبان آموزی مشارکت کم تری دارند، بسیار مفید است.

3-شیوه ی بحث گروهی

این شیوه که اساسا یک شیوه ی تدریس شاگرد محور است، برای سطوح بالاتر از سطح پایه کاربرد دارد وبرای شاگردان دوره ی ابتدایی چندان مناسب نیست.مثلا برای جلسه های گفت وشنود در سطح متوسط پیشرفته، فواید بسیار دارد.دراین شیوه معلم در کنار صحنه می ماند واجازه می دهد زبان آموزان با هم صحبت کنند وفقط گاهی به سوال های آنان پاسخ می دهند اجرای این روش از هر روش دیگر دشوارتر است؛ چون معلم بایدکاملا به روش مسلط باشد و زبان آموزان نیز با آمادگی قبلی وارد کلاس شوند.اداره کردن کلاس گفت وشنود به نحوی که همه ی زبان آموزان در گفت وگو شرکت کنند ودر باره ی اطلاعاتی که رد وبدل می شود،علاقه نشان دهند،کاری مشکل است.در این زمینه روش مشاوره ای می تواند به موفقیت برنامه یآموزش زبان فارسی کمک زیادی کند.

4- الگوی بدیعه پردازی یا نوآفرینی

یکی از الگوهای تدریس که باعث پرورش ظرفیت مشکل گشایی دانش آموزان وهدایت آنها به بیان خلاق وگسترش انگاره های جدید عقلی از طریق توجه به بعد عاطفی وغیر معقول می شود. الگوی بدیعه پردازی است در این الگو،به وسیله ی فعالیت استعاری به جریان آگاهانه تبدیل می شود. ازاین الگو اکثرا برای تدریس انشاء استفاده می شود.زیرا بیشتر از هر درس دیگری نیاز به پرورش تصورات ذهنی برای خلق چیزی جدیددارد. هدف اساسی نوآفرینی یا بدیعه پردازی شکستن سد قواعد مرسوم و ایجاد راه های جدید برای حل مسائل می باشد. این روش به منظور کمک به افراد برای شکستن زمینه های ذهنی قبلی و پیداکردن راهی مناسب برای اندیشیدن به طرز جدید به موضوع می باشد. شش گام درتدریس این الگو عبارت است از:گام اول توصیف وضعیت جدید،گام دوم "قیاس مستقیم،گام سوم قیاس شخصی، گام چهارم تعارض فشرده،گام پنجم قیاس مستقیم وگام ششم بررسی مجدد وظیفه اولیه

5 - الگوی تفکر استقرائی

بر این اساس این الگو معلم به دانش آموزان مجموعه ای از اطلاعات در قلمرو خاصی مثل فرهنگ کشورها ارائه می دهد.وظیفه اصلی معلم درک آمادگی دانش آموزان برای کسب تجربه، فعالیتهای شناختی جدید ومورد استفاده قرار دادن تجارب در موقعیت جدید است دانش آموزان اطلاعات را در مغز خود سازمان دهی می کنند نکات ومطالب مستتر در آنرا به یکدیگر ارتباط می دهند وسپس آموخته های خود را در موقعیت جدیدبه کار گرفته وتعمیم می دهند

وبدین وسیله به پیش گویی، فرضیه سازی وتوضیح پدیده های نا آشنا یی می پردازد. الگوی تفکر استقرائی موجب می شود که دانش آموزان اطلاعات را گرد آورند به دقت بررسی کنند به شکل مفاهیم در آورند ودست ورزی با آن مفاهیم را یاد بگیرند. دانش آموزان با استفاده منظم از این شیوه توانایی کارآمدتری را در تکوین مفاهیم می یابند وبر چشم اندازهای خود در نگرش به اطلاعات می افزایند. الگوی تفکر استقرائی برای تدریس تکوین مفهوم وهمزمان آموزش مفاهیم به دانش آموزان تدوین شده وتوجه به منطق، زبان ومعانی کلمات، وماهیت دانش را پرورش می دهد.سه شیوه ی تدریس در این الگووجود دارد.نخستین آن تکوین مفهوم دومی تفسیرمطالب وسومی کاربرد اصول است. هر شیوه دارای سه گام می باشد.مرحله اول: ا- فهرست گیری 2- گروه بندی 3- عنوان دهی مرحله دوم:1- تعیین جنبه های شاخص 2-کشف روابط 3- استنباط مرحله سوم: 1-پیشگویی نتایج 2- توضیح پیشگوییها 3-تصدیق پیشگویی

6- روش یورش مغزی در تدریس انشاء

تفکر، عالی ترین مراتب عبادت است.امام محمد باقر) ع(.در رویکردهای نوین آموزش، قصد این است که آموزش و پرورش دانش آموزان را برای نزدیکی در فضای اجتماعی آینده، آماده سازد. هدف تعلیم وتربیت نوین، بروفق آرای پیشگامان آموزش وپرورش پیشرو، ارتقای سطح توانایی همه یادگیرندگان برای حل مسأله است.
یکی از شناخته شده ترین شیوه های برگزاری جلسات هم فکری و مشاوره بوده و کاربرد جهانی دارد. این روش دارای مزایا و ویژگیهایی منحصر به فرد است. آموزش دادن دانش آموزان با روش بارش مغزی حل مساله را به نحو خلاقانه ای در آنان بالا می برد. «روش بارش مغزی می تواند به عنوان وسیله ای برای یادآوری مفاهیم و اصول مورد نیاز برای حل مسئله به یادگیرندگان کمک می کند.

چهار قاعده اساسی بارش مغزی

1. انتقال ممنوع: این مهمترین قاعده است و لازم است تمام اعضا به آن توجه کرده و بررسی و ارزیابی پیشنهاد را به آخر جلسه موکول کنند.

2. اظهار نظر آزاد و بی واسطه: این قاعده برای جرأت بخشیدن به شرکت کنندگان برای ارایه پیشنهاداتی است که به ذهن آنها خطور می کند، به عبارت دیگر در یک جلسه بارش مغزی تمام اعضا باید جسارت و شهامت اظهار نظر را پیدا کرده باشند و بدون آنکه ترسی از ارزیابی و بعضاً انتقاد مستقیم داشته باشند؛ بتوانند پیشنهاد و نظر خود را بیان کنند. هر چه پیشنهادات جسورانه تر باشد نشان دهنده ی اجرای موفق تر جلسه است.

3. تأکید بر کمیت: هر چه تعداد نظرات بیشتر باشد، احتمال وجود پیشنهادات مفید و کارسازتر در بین آنها بیشتر می شود. موفقیت اجرای روش بارش مغزی با تعداد پیشنهادات مطرح شده در جلسه رابطه مستقیم دارد. در این روش این گونه عنوان می شود که هر چه تعداد پیشنهاد بیشتر باشد احتمال وجود طرح پیشنهاد کیفی بیشتر است.

4. تلفیق و بهبود پیشنهادات: اعضا می توانند علاوه بر ارایه پیشنهاد، نسبت به بهبود پیشنهاد خود اقدام کنند. روش بارش مغزی این امکان را به اعضا می دهد که پس از شنیدن پیشنهادات دیگران پیشنهاد اولیه بهبود داده شود. آنها همچنین می توانند پیشنهاد خود را با چند پیشنهاد دیگر تلفیق کرده و پیشنهاد بهتر و کاملتری را به دست آورند.

نتیجه

بر صاحب‌نظران پوشیده نیست که پویایی روش‌های گوناگون آموزشی و اتکای آن بر پایه‌های استوار علمی و حساب شده، در جریان رشد یادگیری و ارتقای سطح فراگیری دانش‌آموختگان، تأثیر عمده دارد و این مسئله نیازمند تلاش متخصصان و کارشناسان این حوزه در تدوین و طراحی و به کارگیری شیوه‌های نوین است.

امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است. از آنجا که در مدارس ما نیز دانش آموزان برای آینده تربیت می شوند و هر ساله مطالب و محتواهای کتابها نیز تغییر می یابد این ضرورت یعنی استفاده از شیوه های نو،جدید و کارا بسیار احساس می شود. یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است.آ شنایی با روش های مختلف تدریس می تواند زمینه ای جهت بر خورد متقابل و منطقی با دانش آموزان از یک مجرای ارتباطی صحیح مهیا کند بطوری که همواره تفکر منطقی داشته باشد. آنچه در این مقاله آمده، نگاهی کوتاه و گذرا به روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی از جمله یادگیری از طریق همیاری، شیوه ی نمایشنامه ای، شیوه ی بحث گروهی، الگوی بدیعه پردازی یا نوآفرینی، روش یورش مغزی، الگوی تفکر استقرائی می باشد.امید آنکه مورد توجه و استفاده معلمین گرامی واقع شود.

پیشنهادات
1- معلم باید روش های تدریس خود را به شیوه ای طراحی کند که در آن موقعیت های فراوانی برای ارتباط دروس با زندگی پیش بینی شود.
2- استفاده از وسایل کمک آموزشی از قبیل فیلم و سی‌دی و اسلاید و نوار کاست و000 بسیار مؤثر است.

3- بالا بردن سطح علمی معلما ن و استادان از آخرین و تازه‌ترین اطلاعات در حوزه زبان و ادبیات و فرهنگ ایران،

4- معلمان جهت ارتقای سطح دانش آموزان و بهتر یاد دادن این زبان از روش های جدید تدریس استفاده کنند.

5- اجرای جشنواره‌ی الگوهای فعال تدریس با شرکت فعال وحضور گسترده‌ی معلمان

6- معرفی منابع و کتابهای روش های تدریس نوین به معلمان وبرگزاری مسابقات کتابخوانی

منابع و ماخذ

1- آقازاده محرم.راهنمای روش های نوین تدریس بر پایه پژوهش های مغز محوری.

2- شعبانی.حسن.مهارت های آموزشی و پرورشی انتشارات سمت.

3- دکتر ذوالفقاری.حسن.راهنمای تدریس کد 51 ناشر ک اداره کل چاپ و توزیع کتاب های درسی سال 1381.

4- رستگار،طاهره - مجید ملکان ". آشنایی با یاد گیری از طریق همیاری.

5- عباسی، محمد رضا(1379)، عناصر ساختاری روش حل مسئله، مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره5.

6--قربانی.قربانعلی.و همکاران.آموزش راههای یادگیری نشر دانشجو..سال 1382.

7-موسی، احمد زبان فارسی در مغرب: وضعیت، بررسی و نقد روش‌های آموزشی دانشجوی دانشگاه تهران.

8- همشهری. خرداد ماه82/5/3.

0

آموزش خوب وسامان یافته زمانی اتفاق می افتد که معلم طرح درس وبرنامه ای دقیق داشته باشدتا کلاسی خلاق و پویا ونیز سرشار از نشاط به بار آید. معلم بایستی پیش از ورود به کلاس برنامه درسی خود را آماده کرده و بداند که هدف های رفتاری ازدرس آن روزچیست، چه می خواهد انجام دهد و درس را چگونه می تواند ارائه کند و با چه شیوه ای، دانش آموزان را تحرک وتمرکز بخشدو آنها را در بحث های گروهی وکار های جمعی شرکت دهد تا کلاس درس نه تنها خسته کننده نباشد، که منبع انرژی والهام بوده و فراگیر را به هدف های آموزشی مورد نظر سوق دهد.

طرح درس، سامان بخشی تدریس و هدایت امور آموزش است لذا معلم باید بکوشد با خلاقیت وابتکار از روشی در تدریس استفاده کند که دانش آموزان، این گنجینه های اجتماع به علم آموزی هر چه بیشتر تشویق و برای جامعه آینده تربیت شوند. لذا استفاده از شیوه های نو از قبیل یادگیری از طریق همیاری (طرح معلم یار)، شیوه نمایشنامه ای، روش بحث گروهی و... در این راستا و ضرورت امروزین می باشد.

دوره ابتدایی از جذاب ترین دوره های تحصیلی هر انسان است، شاید بتوان گفت هیچ کس نمی تواندروز اول مدرسه و خاطره واهمیت آنرا انکار کند و معلم کلاس اول کسی است که نام او از اذهان پاک نمی شود.امید است با عنایت به آخرین یافته های بشر درشناخت اهمیت این گروه سنی و درک نقش و اهمیت فزاینده روانشناسی رشد ویادگیری درکودکان، سیستم آموزشی کشور ما به دوره ابتدایی بهای بیشتری داده وبداند که هرقدر در این زمینه سرمایه گزاری شود،به همان میزان نسل ونسل های بعدی مسئولانه تر وداناتر با خانواده و جامعه خود تعامل خواهند داشت. آیا این همان هدف پیش بینی شده (پیشگیری ازجرم خیزی و...) برای قوه قضاییه درقانون اساسی کشورمان نیست وآیا بهتر نیست این قوه وزین بخشی از بودجه خود را بامشارکت آموزش وپرورش دراین بخش سرمایه گزاری- آنهم پربازده و پرسود - نماید؟

همکاران عزیز شاغل در مقطع ابتدایی نیک می دانند که با استفاده از روش های جدید و تلاش مضاعف می توانند هم در خدمت اهداف پیش بینی شده در سیستم آموزشی بوده و هم از شادابی در محیط کارخود لذت ببرند.دیگر زمان آن گذشته است که همانند روش های سنتی،معلم تنها سخنران کلاس (روش معلم محور)باشد ودانش آموزتنها گوش داده و مسائل وموارد خواسته شده در کتاب را حل کند،بلکه می توان با شرکت دادن فراگیران در بحث و استفاده از شیوه کار گروهی، بر فرایند یاددهی –یادگیری در کلاس موجب اثرمتقابل و مضاعف گذاشته وباعث آشکارسازی توانایی ونبوغ وتبلور استعداد های دانش آموزان گردید.پس معلم باید روش های گوناگون تدریس را بکار گرفته و در هر موقعیتی از روش مناسب آن استفاده کند.

از روش های جدید تدریس می توان به یادگیری از طریق همیاری،شیوه نمایشنامه ای وبحث گروهی در مقطع ابتدایی اشاره کرد.

روش همیاری: در این روش معلم به دانش آموزان فرصت می دهد تا به صورت گروهی وهمیاری مطلبی را یاد بگیرند،در هر گروه تعدادی دانش آموز نا همگن قرار می گیرندو فعالیت می کنند.همبستگی و مسئولیت فردی، مشارکت در بحث و دو طرفه بودن پردازش بین شاگرد و معلم، کلاس را از یکنواختی خارج می کند. در این روش فعالیت ذهنی دانش آموزان سبب می شود که بتوانند در موقعیت های گوناگون،ارتباطات و تقسیم کار موفق باشند.گروه های ناهمگن که توانایی ها،استعداد های مختلف و نیز اطلاعات ناهمسان دارند،شکل می گیردو این تفاوت های فردی باعث کار آمدی هر چه بیشترگروه ودر نتیجه یادگیری می شود. در ابتدا معلم درباره ی اهداف درس و انتظاراتی که از دانش آموزان دارد، با آنان صحبت می کندوسپس به آنان زمان لازم داده می شودکه روی مطالب ویا فعالیت هایی که در اختیار آنها گذاشته می شود کار کنند و بالاخره نتیجه کار گروه ها توسط خود آنان به نمایش گذاشته می شود و در آخر معلم به ارزشیابی کار آنها می پردازد و نیز ممکن است که از گروه ها در این زمینه کمک گرفت یعنی خود گروه ها به ارزشیابی کار خود بپردازند.

بطور مثال دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شکل مستطیل را می شناسند وبا تعریف محیط نیز آشنا شده اند ومحیط چند ضلعی ها را محاسبه کرده اند.معلم با رسم شکل مستطیل روی تخته از گروه ها می خواهد که بگویند محیط آن چند می شود؟ گروه ها به تفکر و مشورت می پردازندو بعد از زمان منطقی چنین پاسخ می دهند،رسول؛ نماینده گروه اول می گوید:اندازه طول چهار ضلع را با هم جمع می کنیم نماینده گروه دوم؛ محمد رفیع، اینگونه توضیح می دهدکه چون در مستطیل ضلع های روبرو با هم برابرند پس یک طول و یک عرض را با هم جمع و جواب را در دو ضرب می کنیم. پس اینگونه با مشارکت دانش آموزان از اندازه گیری محیط به صورت ابتدایی جمع اضلاع، به فرمول آن که هدف درس بودرسیده و دانش آموزان با تفکر و مشورت راه ساده تر را پیدا کردند.

روش بحث گروهی: مثلا معلم از دانش آموزان می خواهد در مورد تصویر های تمرین مورد نظر(شناخت مفهوم مصرف واسراف) بحث کنند بعد از زمان معین نیلوفر در مورد تصویر اول می گوید:شیر آب را محکم می بندیم. ثمین بستن شیر آب را هنگام مسواک کردن پیشنهاد می دهد و فاطمه در مورد تصویر سوم به خاموش کردن لامپ های اضافی اشاره می کند.در پاسخ سوال معلم از نتیجه ی بحث،هر یک با زبانی اسراف را نکوهش می کنند و فاطمه با زیرکی به آیه شریفه (کلوا واشربوا ولا تسرفوا)استناد می کند و اینگونه بحث به اسراف نکردن ومصرف صحیح که هدف درس بود، ختم می شود.

روش نمایش نامه ای: این شیوه نیز در مقطع ابتدایی بسیار مفید و موثر می باشد.در این روش دو یا چند دانش آموز مطلبی را به نمایش در می آورند بدون اینکه نیازی به مهارت بازیگری باشد.از امتیازات این روش اینست که دانش آموزان با نمایش وبازیگران ارتباط عاطفی برقرار می کنند.دقت و تمرکز حواس به حداکثر می رسدو یادگیری بهتر صورت می گیرد.ضمن اینکه این روش برای تقویت اعتماد به نفس و مقابله با کمرویی بسیار مفید است. حسن دیگر این روش آن است که موجب شادی وانبساط خاطرورغبت افزایی می شود.

به طور مثال دانش آموزان در درس "بخوانیم" می خواهند با اختراع تلفن و فواید آن آشنا شوند،سارا با اجرای نمایش در کلاس نشان می دهد که استفاده ی بیجا ازتلفن و اشغال نگهداشتن آن چه اتفاقاتی را ممکن است به بار آورد.سارا می خواهد به اورژانس زنگ بزندولی تلفن آنجا توسط یک فرد بیکارو بی فکراشغال است و...بعد از اجرای نمایش هر یک از دانش آموزان جمله ای می گویند:تلفن را اشغال نکنیم،برای کار های مهم از آن استفاده کنیم و....

واینگونه نیل به غایت درس ونهایت تعلیم فراهم می گردد.

آری معلم با روش های تدریس نوین درس را با زندگی عجین می سازد پس باید با بالا بردن سطح علمی خود،جهت ارتقای سطح دانش آموزان بکوشد.

رستگارمقدم - معلم ابتدایی مجتمع آموزشی پونا

0

ابزار و رسانه های آموزشی و کمک آموزشی یکی از لوازم فرآیند یادگیری است و بر عمق و وسعت یادگیری می افزاید و به توانایی دانش آموزان ارتقا می بخشد. استفاده از رسانه ها بی تردید امروزه یکی از کاربردی ترین و موثرترین ابزار در امر یادگیری و تسهیل آن به شمار می رود. همین امر سبب شد تا در این بخش به اهمیت این موضوع پرداخته شود و برای استفاده از رسانه ها الگوئی اصولی، در این قسمت قرار گیرد. امید است این مطلب مورد توجه دوستان قرار گیرد.

برای استفاده مؤثر از رسانه‌ها در آموزش و با توجه به به نقش و اهمیت آنها در امر آموزش، الگویی به طور اصولی ارائه شده است. این الگو با استفاده از ترکیب رسانه‌ها، یک راهنمای عملی برای معلمان است. تأکید اصلی این الگو بر طبقه بندی کاربردی رسانه‌ها در آموزش و استفاده واقعی از رسانه‌ها در کلاس درس است. این الگو شامل گامهایی است که به معرفی آنها می پردازیم.

گام اول: شناسایی یادگیرندگان (تجزیه و تحلیل ویژگیهای یادگیرندگان)

اولین گام از این الگو عبارتست از شناخت یادگیرندگان. یادگیرندگان را می‌توان بر حسب ویژگیهای عمومی و شایستگیهای ویژه دانش،مهارتها ونگرشهای آنان درباره موضوع، مورد بررسی قرار داد. در طبقه بندی ویژگیهای عمومی، مشخص کردن و شناسایی فرگیرندگان از جنبه‌هایی نظیر سن، سطح کلاس و عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مورد نظر است. این عوامل به معلم کمک می‌کند که سطح درس را مشخص و مثالهایی انتخاب کند که مقصود اصلی را به فراگیران انتقال دهد. برای مثال، ممکن است رسانه‌های غیر چاپی بر دانش آموزانی که مهارت کافی برای خواندن ندارند، تأثیر زیادی بگذارد.

در هر حال، برای معلمی که با فراگیرندگان زیادی سرو کار دارد، تجزیه و تحلیل ویژگیهای عمومی، اطلاعات زیادی به او خواهد داد، اگر چه گاهی اوقات، ممکن است این شناسایی و شناخت تفاوتهای زیادی با هم داشته باشد.

گام دوم: بیان اهداف آموزشی

گام دوم در این الگو برای استفاده از رسانه‌های آموزشی، بیان اهداف آموزشی است. فراگیرندگان باید چه نوع اهداف یادگیری را به دست آورند؟ در واقع فراگیرنده در زمان تکمیل آموزش باید چه توانایی جدیدی کسب کند؟ اهدافی که معلم بیان می‌کنید باید دقیقاً قابل حصول باشد. مثلاً این هدف که «دانش آموزان من برای تسلط بر مهارتهای ریاضی» آماده می‌شوند. هدفی است که خیلی مبهم است و به عنوان یک هدف ویژه عمومی مطرح می‌شود. هر چند که کیفیت، به عنوان یک هدف مطرح است، بیان گسترده‌ای از موقعیت و وضعیت به شمار می‌رود. چنین هدفی حفاظ و پوششی برای تعدادی از اهداف ویژه خواهد بود. مثل آن که دانش آموزان کلاس دوم بتوانند توانایی جمع اعداد یک رقمی با یک رقمی را به دست آورند.

حال سؤال این است که چرا معلّم باید اهداف آموزشی را بیان کند؟ در وهله اول، معلم باید بداند که هدف اصلی، انتخاب مناسب رسانه‌ و روشهاست. دلیل اساسی دیگر این است که کار ارزشیابی به او کمک می‌کند. اگر اهداف قابل مشاهده نباشد. معلوم نمی‌شود که یادگیرندگان باید چه چیزی را به دست آورند. بدون اهداف صریح و روشن، دانش آموزان نیز نمی‌دانند که چه انتظاری از آنان وجود دارد. به علاوه، بیان اهداف، فعالیتهای معلم و فراگیرنده را روشن می کند.

مسئولیت معلم به عنوان یک آموزش دهنده، عبارت است که فراهم آوردن و آماده کردن فعالیتهای یادگیری مناسب برای دست یافتن به اهداف و مسئولیت فراگیرنده، شرکت مؤثر در این گونه فعالیتهای یادگیری است.

گام سوم: انتخاب رسانه و مواد آموزشی

فرآیند انتخاب رسانه به دو نکته اشاره می کند:

الف) انتخاب رسانه مناسب برای اجرا.

ب) انتخاب و طراحی مواد آموزشی جدید.

انتخاب رسانه مناسب، وظیفه بسیار پیچیده و مشکلی است.زیرا هیچ کس به این سؤال، که کاربرد کدام یک از رسانه ها در امر آموزش مفیدتر است. پاسخ کاملی نداده است. هر کدام از مربیان و پیشروان امر آموزش سعی کرده اند به گونه‌ای به این سؤال پاسخ دهند. ولی قدر مسلم این است که اگر رسانه‌ها درست انتخاب شوند، در کار تدریس مؤثر خواهند بود.

برای انتخاب رسانه مناسب باید اصولی را مد نظر داشت:

در انتخاب رسانه باید ساده‌ترین و ارزان ترین آنها را برای هر آموزشی انتخاب کرد. زیرا تحقیقات نشان داده است که رسانه ها ازنظر انتقال محتوای آموزش از فرستنده به گیرنده، تفاوتی با هم ندارند.

در انتخاب رسانه باید به گرایش شاگردان به رسانه مورد نظر، برداشت آنان از نظر میزان یادگیری از طریق آن رسانه و انتخاب رسانه به وسیله خود شاگردان توجه شود و هر مورد، پیش بینیهای لازم برای انتخاب رسانه به عمل آید. گاه خصوصیات ویژه محتوا، نوع خاصی از رسانه را طلب می کند.

در زمینه انتخاب رسانه، ابتدا باید به این مسئله پرداخت که هر رسانه تا چه حد در یادگیری مؤثر است. سپس از بین رسانه های مناسب، رسانه‌ای انتخاب شود که با شرایط موجود هم خوانی دارد.

برای نمونه رسانه های آموزشی و کمک آموزشی برای درس دینی و قرآن عبارتند از:

الف- آموزشی

1- کتاب درس

2- لوحه های آموزشی

3- نوار آموزشی

4- قرآن کامل

5- نوار ویدیویی

ب- کمک آموزشی

1- نرم افزارهای آموزشی

2- مجله های آموزشی

3- کتاب کار دانش آموز

4- کتاب راهنمای والدین

گام چهارم: استفاده مؤثر از رسانه ها و مواد آموزشی

بعد از آنکه رسانه و مواد آموزش مورد نظر انتخاب شد، معلم باید به این موضوع فکر کند که چگونه به کار گرفته شود و چه مدتی برای به کارگیری مناسب آنها لازم است. گاه استفاده از یک رسانه در زمان محدود امکان پذیر نیست و همین امر سبب می شود که رسانه دیگری که از نظر دستیابی به هدفها در سطح پایین ترین قرار دارد، انتخاب گردد. همچنین در این مرحله، باید کلاس و تجهیزات لازم برای خواندن را آماده کرد. در این زمینه‌ می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) آمادگی فراگیرنده: تا فراگیرنده به درس معلم توجه نکند و در اجرای فعالیتهای آموزشی با معلم همکاری نداشته باشد، تدریس به مفهوم واقعی و عملی آن صورت نخواهد گرفت توجه شاگرد و همکاری او نیز مستلزم آماده شدن برای فعالیت است. تجربه نشان داده است که در آغاز ورود به کلاس، اغلب شاگردان هنوز متوجه فعالیتهایی است که قبل از آمدن به کلاس افکار آنها را به خود مشغول داشته است. در شروع کلاس، معلم موظف است توجه و افکار شاگردان را به طور جدی متوجه کلاس و شروع درس کند.

ب) آمادگی معلم: بدیهی است که برای انجام دادن هرکاری باید آمادگی داشت، امر آموزش نیز از این قانون مستثنی نیست. معلم باید در نظر بگیرد که در کلاس چه می‌خواهد بگوید، چگونه می‌خواهد درس را شروع کند، چگونه می‌خواهد از رسانه آموزشی استفاده کند، می‌خواهد چه هدفهایی را دنبال کند، چگونه در کلاس انگیزه ایجاد کند و این انگیزه را تا پایان کلاس استمرار بخشد و سرانجام، درس را چگونه به پایان برساند. او باید خود را برای همه این زمینه ها آماده کند.

گام پنجم: اجرا به وسیله یادگیرنده

گام پنجم در این الگو عبارت است از آماده کردن فرصت‌های برای فراگیرندگان تا آنان به طور عملی بیاموزند. مدتها طول کشید و مربیان فهمیدند که شرکت در فرآیند یادگیری، یادگیری را افزایش می‌دهد.در اوایل دهه 1900 میلادی،(جان دیویی) بر این باور بود که برنامه‌های درسی و آموزشی باید با شرکت دانش آموز در بخش مرکزی فرآیند آموزش، دوباره سازماندهی شود. بعدها، روان شناسان رفتار گرایی مانند (بی.اف. اسکینر) اعلام کردند که آموزش همراه با تقویت، مؤثرتر از آموزشی است که پاسخها در آن تقویت شده باشد. همچنین تئوریهای یادگیری شناخت گرایان، که بر فرآیندهای ذهنی تمرکز دارند، از اصول مؤثر حوزه‌های فعال یادگیری و دستکاری اطلاعات به وسیله یادگیرندگان حمایت کردند. مؤثرترین موقعیت‌های یادگیری آنهایی است که فعالیت‌ها را خود یادگیرنده انجام دهد.

ممکن است شکلی از مشارکت شامل طیف گسترده‌ای از تکرار تمرینهای جدید، هجی کردن یا کلمات مترادف تا حل کردن مسایل ریاضی باشد. بعضی اشکال رسانه‌ها در این فعالیت‌ها مشارکت بیشتری دارند. برای مثال، پاسخ فراگیرنده به تصاویری که قبلاً طرح ریزی شده است، آسان‌تر از اداره کردن پاسخهای آشکار در طی یک فیلم، یادگیری را تقویت می‌کند.

بعضی نویسندگان نیز در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند که وقتی مهارتهای روانی حرکتی عملاً انجام شوند، در مقایسه با زمانی که از طریق یک فیلم نمایش داده می‌شود، بهتر یادگرفته می‌شوند. همچنین پاسخهای انشایی روشن در طی یک فیلم یادگیری را تسهیل می‌کند. مگر اینکه ارائه پاسخها مستلزم این باشد که دانش آموزان از تماشای فیلم منع شوند.

تقویت فوری پاسخهای صحیح، بویژه زمانی مهم است که با دانش آموزانی کار کنید که دارای تواناییهای متوسطی در حد پایین باشند. برای چنین دانش آموزانی تقویت‌های فوری یک نیروی انگیزشی قوی برای موقعیت در یادگیری بعدی آنان به شمار می‌رود.

مباحث کلاسی، پرسشهای کوتاه و تمرینهای کاربردی فرصت‌هایی را برای پاسخگویی، آماده و تقویت می‌کند. راهنمای معلم، نوشته‌های دستی و مواد کمک آموزشی اغلب شامل پیشنهادها، فنون و فعالیت‌هایی برای استنباط و تقویت پاسخهای دانش آموزان است.

گام ششم: ارزشیابی

آخرین گام از الگو برای یادگیری مؤثر، ارزشیابی است. ارزشیابی از اغلب آموخته‌ها، از نوع آزمونهای مداد و کاغذی (کتبی) است. هدف بیشتر این آموخته‌ها اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. با آن که اهداف زیادی بر ارزشیابی مترتب است، در اینجا سه نوع ارزشیابی مورد بحث قرار می‌گیرد:

الف) ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی یادگیرنده

سؤال نهایی در فرآیند آموزشی این است که آیا دانش آموزان آنچه را که فرض شده است باید یاد بگیرند، یاد گرفته‌اند؟ آیا آنان می‌توانند به قابلیتهایی معین شده برسند؟

اولین گام در فرآیند الگو نشان داده شده است. زمانی که معلم اهداف را، که شامل بیان اهداف همراه با درجه معیاری از اجرای قابل قبول است تنظیم می‌کند، روش ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به ماهیت اهداف بستگی دارد و این گونه روشها باید مستقیماً با اهداف بیان شده اولیه در الگو مرتبط باشد.

ب) ارزشیابی از رسانه‌ها و مواد آموزشی

این نوع ارزشیابی غالباً با چنین سؤالاتی مطرح می‌شود:

1- آیا رسانه‌ها برای رسیدن فراگیرندگان به اهداف کمک کرده اند؟

2- آیا همه فراگیرندگان توانسته اند از مواد آموزشی به نحو مناسب استفاده کنند؟

3- آیا هزینه‌های مربوط به موادآموزشی درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثربوده است؟

4- آثار رسانه‌ها و مواد آموزشی تا چه اندازه بوده است؟

5- آیا رسانه ها در افزایش علاقه فراگیرندگان به درس مؤثر بوده اند؟

6- آیا رسانه ها فراگیرندگان را برای شرکت مؤثر در آموزش آماده کرده اند؟

معلم با پاسخگویی به این سؤالات، دید روشنی از وضعیت رسانه مورد نظر و به کارگیری آن در آموزش به دست می‌آورد.

پ) ارزشیابی از فرآیند آموزشی

با آنکه ارزشیابی نهایی باید پس از اتمام آموزش انجام شود، ارزشیابی یک فرآیند لازم است. ارزشیابیها پیش از آموزش، طی آموزشی و پس از آموزش صورت می‌گیرد. برای مثال، پیش از آموزش، مشخصات یادگیرندگان اندازه گرفته می‌شود. به علاوه، مواد آموزشی باید پیش از استفاده ارزشیابی شود.

ممکن است در طی آموزشی، ارزشیابی از تمرینهای دانش آموزان صورت گیرد و از آنان خواسته شود که مهارتی را توضیح یا به یک پرسش کوتاه پاسخ دهند. ارزشیابی در طی آموزش، اغلب یک هدف تشخیصی است که برای کشف و بررسی مشکلات و مسایل یادگیری و تدریس در فرآیند آموزشی طراحی می‌شود که ممکن است حصول و دستیابی به اهداف را تهدید کند. ارزشیابی پایان آموزش نیست. بلکه آغازی برای ادامه منظم و اصولی این الگو برای استفاده مؤثر از رسانه‌های آموزشی است.

در هیچ موقعیتی، ارزشیابی نباید هدف اصلی باشد. و فرآیند آموزش را تحت تأثیر قرار دهد. اما در هیچ شرایطی نیز نباید ارزشیابی از فرآیند آموزش را به تعویق انداخت. ارزشیابی صحیح در فرآیند آموزش، بویژه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، یکی از مهمتری فعالیت‌های آموزش معلمان است.

معلمان باید درسراسر جریان آموزش به ارزشیابی میزان یادگیری شاگردان خودبپردازند.

ارزشیابی سبب می‌شود که معلم اشکالات و نقایص موجود در اهداف، محتوا، شیوه‌ها و رسانه‌های آموزشی و در یک کلام، اشکالات فعالیت‌های آموزشی را دریابد و از چگونگی توفیق و شکست شاگردان و میزان‌ آمادگی آنان برای فعالیت‌های بعدی آگاه شود.

0

هدف از یک تدریس اثربخش فقط انتقال اطلاعات علمی نیست، بلکه نتایج حاصله ی از آن را نیز باید گسترش داد. برای رسیدن به این هدف معلمین با عشق وعلاقه وبرخورداری از شخصیت معنوی وبرجسته وآشنا با اصول وروش های علمی بر دل و جان فراگیران خود نفوذ نموده واستعدادهای بالقوه آنان را پرورش داده وشکوفا نمایند.
دراین مقاله ابتدا مفهوم تدریس تبیین وسپس شرایط ویژگیهای یک تدریس اثربخش اعم از آمادگی معلم،داشتن طرح درس، استفاده از شیوه های مناسب تدریس، مشارکت دانش آموزان درفرایند یادگیری،تسلط برمطالب تدریس،مدیریت زمان و....... تشریح ورهنمودهای لازم معلمان برای داشتن تدریس موفق وفعال ذکر گردیده است. درپایان نتیجه گیری شده است که برای آنکه تعلیم وتربیت کشور سیرصعودی داشته باشد بایستی معلمان توانمند وحرفه ای درامر تدریس رابطور مستمر آموزش داد.تاتدریس آنان کاملاً اثربخش وپر ثمر باشد.
قرآن کریم درشش آیه، از کتاب آسمانی،به عنوان کتابی که تدریس و آموزش داده می شود، یاد کرده است ازجمله می فرماید:
«کونواربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب وبما کنتم تدرسون»(آل عمران /79) یعنی (حضرت عیسی (ع)می فرماید) شما به سبب آن که کتاب آسمانی را آموزش می دهید وبین خود تدریس می نمایید،ربانی باشید.(اکرمی 1380)
پیچیدگی رفتار انسان درکلاس ونقش آن درتحقق اهداف آموزشی از سال ها پیش توجه صاحب نظران عرصه تعلیم وتربیت رابه خود جلب کرده است باگذشت سال ها مطالعه و تجربه به این نتیجه رسیده اند که دستیابی به اهداف آموزشی،زمانی امکان پذیر است. که منابع انسانی دانا،متخصص وبا انگیزش کافی، بادر اختیار داشتن منابع لازم، هدایت ورهبری کلاس را به عهده بگیرد.معلمان درکلاس باید از فن رهبری دربه کارگیری روش های صحیح درتحقیق اهداف آموزشی آگاه با شند تا استفاده ازروش ها وفنون صحیح ومناسب نتایجی مطلوبی راعاید کنند.
اگر باور داریم که جوامع بشری به طور مدام دستخوش تغییر وتحول است،باید قبول کرد که این تحولات ناشی از دگرگونی هایی است که درنظام آموزشی صورت می گیرد.درچنین جوامعی تنوع وپیچیدگی نیازها بیشتر گشته وبرای ارضای این نیازها، به علوم وفنون پیچیده ترین نیاز است وبدیهی است که کسب علوم وفنون درسایه ی روش های پیچیده امکان پذیر خواهد بود،بنابراین وظیفه ومسئولیت معلمین روز به روز سنگین تر می گردد،چرا که روش های سنتی.متداول تدریس قادر به هدایت افراد به سوی یک تحول عمیق نخواهندبود.
حالا دیگر نباید باسخنرانی های طولانی وخسته کننده وبا تعیین تکالیف پیچیده ویا با تهدید واضطراب وتحقیر وسرزنش فراگیران، اسباب تنفر ومدرسه گریزی را در آنان فراهم نمود. دیگر نمی توان با انتقال صرف معلومات به ذهن فراگیران انان رابه یادگیری حفظی وطوطی وار عادت داد، بلکه باید با آموزش چگونه آموختن وچگونه اندیشیدن، کیفیت تفکررادر آنان قوت بخشید اگر هدف از تدریس افزایش کیفیت تفکر درفراگیران باشد، دراین صورت آنها رابایستی به طور عملی درگیر جریان فکر کردن درکلاس های درسی نمود(فتحی آذر،1376)
حال باید به امید اثر بخش نمودن فرایند تدریس کمرهمت بست وکارتدریس رانه فقط انتقال اطلاعات علمی،بلکه به نتایج حاصله از آن نیز گسترش داد وبرای رسیدن به این هدف باید معلمین با عشق وعلاقه وبا برخورداری ازشخصیت برجسته وبا آشنایی اصول وروش ها وسایر مهارت های آموزش وپرورش، بردل وجان فراگیران خود نفوذ کرده ودر پرورش وشکوفایی استعداد های آنان کوشاباشند.(میر صدوقی 1386)
درفرایند تدریس آنچه به معلم کمک خواهدکرد تا بتواند یک تدریس موفق داشته باشد،میزان شناخت معلم از توانایی های خود ازیک طرف و آگاهی معلم از روند علمی نهفته در فرایند تدریس از طرف دیگر می باشد(سجادی،1373)
مقاله ی حاضر درنظر داردتا شرایط ویژگی های یک تدریس اثر بخش رابررسی نماید.
مفهوم تدریس:
طبق نظر براون (1377)،درس دادن هرچه باشد تلاشی است چند جانبه که شامل اطلاع رسانی، پرسش وپاسخ،توضیح دادن، گوش دادن، تشویق وترغیب کردن ومجموعه ای از فعالیت های دیگر می شود.گیج (1376) معتقد است که تدریس عبارت است از هر فعالیتی از جانب یک فرد که به منظور تسهیل یادگیری فرد دیگری انجام می شود.
بهارستان(1366) معتقد است که تدریس عبارت است از کاربرد عملی اصول وتئوری های تعلیم وتربیت در جریان آموزش به منظور کسب مهارت های علمی تدریس واخذ کفایت وشایستگی عملی.
تدریس دو مفهوم دارد.زمانی که معلم درکلاس همه کاره است وفراگیران نقش فعال وموثری در فرایند تدریس ندارند.این یک مفهوم بسته ازتدریس است. وزمانی که مشارکت درفرایند تدریس، بیشتر به فراگیران مربوط است و وظایف بین معلم وفراگیران تقسیم می شود ونهایتاً تدریس را به سمتی سوق می دهد که از طریق تعامل انجام پذیرد. یک مفهوم باز از تدریس است.
شرایط یک تدریس اثر بخش:
مهمترین وظیفه معلم ایجاد شرایط یادگیری است.برای مشخص کردن شرایط یادگیری، یادگیری انواع روش ها وکاربرد آن ها برای اهداف متنوع آموزشی لازم وضروری است.
و آن چه مهم تر از یادگیری روش های تدریس است، آگاهی از نحوه یادگیری دانش آموزان وکارکرد مغز آدمی است(کلهر1386) روش های سنتی ومتداول تدریس قادر به هدایت افراد به سوی یک تحول عمیق نخواهد بود بدیهی است چنانچه معلمانی کارآمد الگوی دانش آموزان باشند، راه پیشرفت وترقی هموارتری فراروی آنان خواهد بود.
تدریس کارآمد وموثر یکی از شاخص های آموزش وپرورش پویا می باشد.معلمان درکلاس های درسی جهت تدریس و آموزش مطالب ومحتوای کتاب های درسی از روش ها وشیوه های خاصی استفاده می کنند.این روش ها درکل به دو دسته روش های سنتی نظیر سخنرانی و.... وروش های فعال نظیر بحث گروهی، حل مسأله، اکتشافی، یادگیری درحد تسلط و..... طبقه بندی می شوند.هر کدام به شیوه ی خاص خود وبا توجه به موضوعات درسی به کاربرده می شوند(محمودی،1377) ومعلمان موفق هستند که شاگردان خود مطالب شناختی واجتماعی رابه خوبی عرضه می دارند ونحوه ی کارگیری موثر از آنها را می آموزند (بهرنگی،1371).
راهکارهای کاربردی یک تدریس اثر بخش
معلمانی تدریس اثر بخش دارند که به گونه ای مناسب،اهدافی راکه مستقیم یا غیر مستقیم با یادگیری دانش آموزان مرتبط است، دنبال می کنند.وجهت دستیابی به اهداف آموزشی دانش ومهارت های مورد نیاز رابه دست می آورند تا بتوانند از آن ها درزمان مناسب به شیوه ی مطلوب مورد انتظار به کارگیرند.که در اینجا بعضی از ویژگی های یک تدریس اثر بخش رایادآورمی شویم.
1- آمادگی کامل:
معلم برای یک تدریس خوب، خود از یک طرف باید از نظر جسمی،روحی وروانی وعلمی آمادگی داشته باشندوازطرف دیگر مقدمات لازم برای استفاده از زمان تدریس رابا آماده کردن شاگردان وفضای کلاس فراهم کند تا از این طریق کلاس درس به نحو مطلوبی اداره شود.
2- داشتن طرح درس:
طراحی آموزشی یا طرح درس،شامل تصمیم گیری درمورد عناصر برنامه وارتباط آن ها با یکدیگر است.طرح درس چار چوب کاری معلم را معین می کند. وهدف از طرح درس،استفاده بهینه از زمان، تصمیم گیری درمورد مضمون ومراحل تدریس وایجاد شرایط لازم شکل بخشیدن به یادگیری است.
3- استفاده ازشیوه های مناسب تدریس:
نیکنا می (1377) می گوید: اثر بخش ترین معلمان، کسانی هستند که می توانند روش های تدریس خود را تغییر دهند، یعنی روش های تدریس آن ها، آن قدر انعطاف پذیر است که می تواند به سهولت با موفقیت های مختلف تطبیق پیدا کند. دریک جلسه تدریس الزاماًنباید ازیک روش تدریس استفاده شود بلکه باید از شیوه های متعددی برای تدریس موضوع مورد نظر استفاده شود.بنابراین معلم باید برروش ها وشیوه های گوناگون تدریس، مسلط باشد وبا توجه به وضعیت ومقتضیات کلاس درس از روش های خاصی استفاده کند.(مرتضوی زاده- 1386)
4- مشارکت دانش آموزان درفرایند یادگیری:
معلم باید همه دانش آموزان رادرتمام مراحل تدریس، اعم از شروع تدریس، ارائه وخلاصه کردن و... فعالانه شرکت دهد تا اداره کلاس به شکل مطلوبی صورت گیرد بدین طریق، دانش آموزان مطالب مورد نظر رابه خوبی فراگیرند زیرا دانش آموزان هستند که یادگیری را محقق می سازند. برای تحقق این امر،لازم است معلم برای دانش آموزان فرصت فعالیتهای علمی نظیر: تجربه،آزمایش ومشاهده را مهیا کند، آنان رابرای مشارکت دربحث های کلاس وسایر فعالیت های جمعی ترغیب کند و اجازه دهد تادر یادگیری خود سهیم شوند.بدین معنا که باید به دانش آموزان اجازه داد درباره آن چه یادمی گیرند ونیز درباره شیوه های یادگیری خود سهیم باشند.
5- نظارت مداوم برکلاس:
معلم بایدتوجه داشته باشد که نگاه خودرا عادلانه دربین دربین فراگیران تقسیم کند زیرا فراگیران بخشی از مطالب درسی از طریق ارتباط چشمی با معلم خود فرامی گیرند.
6- تسلط برمطالب تدریس:
اگر معلم احاطه کامل برموضوعات درسی داشته باشد وبرای شاگردان از نظر علمی شخص مهمی جلوه کند، شاگردان توجه خاصی به سخنان وی خواهند داشت، لذا تسلط معلم برمطالب نقش موثری درپاسخگویی او به سئوالات شاگردان خواهد داشت.
7- استفاده بهینه از وقت:
معلم باید به گونه ای وقت کلاس راتنظیم نماید که وقت او بیهوده تلف نگردد. بعداً نیازبه کلاس های فشرده جبرانی نباشد. او بهتر است از مطالب غیر ضروری پرهیز نماید وطبق زمان بندی براساس سر فصل تهیه شده تدریس کند.
8-استفاده از رسانه های کمک آموزشی:
معلمان شایسته است که برای یادگیری بهتر درمحیط آموزشی رسانه های مناسب با تدریس خود را انتخاب کرده ودرجهت تهیه آنها ویا ساختن آن اقدامات لازم را با همکاری مسئولان به عمل آوردند (کریمیان جعفریان،1385)
تنوع در مواد ووسایل ومنابع آموزشی،روشها وتکنیک ها وفضای آموزشی از سوی آموزش را از حالت یکنواخت و خسته کننده خارج می سازدوبه آن جذابیت وگیرایی می بخشد از سوی دیگر شرایط بهتری برای نوعی تکرار مفید در ارائه محتوا،مفاهیم،اصول وروشهای علمی مورد نظر فراهم می آورد.
9- به کار گرفتن حواس ومهارتهاوتوانایی های مختلف یادگیرنده گان:
تحقیقات روان شناسی یادگیری وعلوم تربیتی بر نقش حواس مختلف دریادگیری اشاره دارد یعنی گرچه بخشی از یادگیری از طریق حس شنوایی انجام می شود ولی بخش عمده دیگر از طریق بینایی ممکن است. حواس دیگری چون لامسه،بویایی وچشایی نیز به سهم خود دریادگیری انسان موثر است. بنابراین اظهارات انجام شده،برای افراد طبیعی،حس بینایی نقش اساسی تری دریادگیری دارد، پس از آن شنوایی، حواس دیگر درمرتبه بعدی قرار دارند.(میزابیگی 1384)
آندرز1 درخصوص اهمیت وکاربرد مواد بصری می نویسد: استفاده از تصاویر بعدی یا ذهنی بریادگیری مفاهیم2 تأثیر می گذارد.
نکته حائز اهمیت این که نباید آموزش راصرفاً به شیوه های شنیداری3 محدود ساخت بلکه اولویت دادن به شیوه دیداری به ویژه تلفیق شیوه دید دیداری شنیداری تأثیرات مفید یاد دهی – یادگیری راافزایش می بخشد.
10- تناسب با شرایط وامکانات محیط وحداکثر استفاده از آن:
استفاده از فضای سبز مدارس درصورت موجود ویا استفاده از پارک های نزدیک مدرسه استفاده از برنامه های علمی تلویزیونی، از طریق ضبط قبلی برنامه یا شناسایی واستفاده از شرایط وامکاناتی که دراختیار والدین قرار داردومی تواند دراختیار کلاس فرزندانشان قرار گیرد از جمله: اولیای شاغل ودارای مسئولیت درمراکز صنعتی، تولیدی، مخابرات، انتشارات، مراکز هنری،آزمایشگاه ها وفضاهای طبیعی و......
11- تناسب بارشد شخصیت وبهداشت روانی یادگیرندگان:
روش مناسب و آموزش اثر بخش آن است که علاوه برآموزش علمی بررشد شخصیت وبهداشت روانی یادگیرندگان نیز تأثیر مثبت داشته باشد.
همچنین بهداشت روانی ودرمان نیز، به مفهوم گسترده وعمیق خود، ارتباطی اساسی با آموزش وپرورش وتربیت دارد.زیرا که اهداف تربیت انسان می توان به مواردی چون ایجادتغییرات مطلوب درافکار، نگرش ها،گرایش ها وکنش های آدمی وایجاد تعادل در شخصیت فرداشاره داشت. لازم است آموزش به گونه ای برنامه ریزی واجرا گردد که در وهله ی اول مغایر با رشد شخصیت وبهداشت روانی یادگیرنده نباشد دروهله ی بعد،آمورش مطلوب آن است که حتی الامکان درتقویت چنین جنبه هایی تأثیر مثبت داشته باشد.
12- کاربردهای ارزشیابی تحصیلی، یادگیری وارزیابی آن
عمده ترین هدف های پیشرفت تحصیلی عبارتنداز: - کمک به شناخت نقاط ضعف وقوت یادگیرنده ومیزان موفقیت وی توسط خوداو ومعلم. - ترغیب وهدایت یادگیرندگان جهت مطالعه ویادگیری – کمک به معلم در تعیین مرحله بعدی تدریس – پی بردن به نقاط قوت وضعف برنامه درسی واجزا وعناصر آن کمک به معلم درتعیین نقاط قوت وضعف میزان موفقیت خود درامر تدریس به عقیده بر وینگ1 وگلاور2 معلمان کارآمد از مهارت های لازم برای ارزیابی دانش آموزان برخوردار بوده وقادرند میزان یادگیری شان راتعیین کنند. وسایل اندازه گیری عبارتنداز: امتحانات کلاسی- تکالیف درسی یا پروژه های تحقیقاتی و.......
13- توانایی جذب دانش آموز:
به عقیده دکتر سیف3 یکی از ویژ گی های معلمان کارآمد، جذب شاگردان به جلسات درس و ادامه شرکت آنان در فعالیت های یادگیری است. معلمان باکفایت می دانند که برای هر دانش آموز، درس را باید از کجا شروع کرد. آنان هر جا که لازم آید به آموزش انفرادی روی می آورند و سرعت تدریس را متناسب با پیشرفت دانش آموزان تنظیم می کنند.
14- پرورش مهارتهای فکری
معلمان موفق می توانند فعالیت های آموزشی را معنا دار سازند. بدین منظور یک معلم کار آمد یادگیری جدید دانش آموزان جدیدراطوری هدایت می کنند که با دانش قبلی انها همسانی داشته باشند تا دانش آموزان بتوانند دانش جدیدرا به نحوی منطقی در حافظه ی خود سازمان دهند.
15- آموزش روش تهیه گزارش خلاقانه:
روش های تهیه ی گزارش های خلاقانه نظیر آزمایش ها وگزارش ها را به دانش آموزان آموزش داده وآنها رادراین راه یاری نمایید. (رضایی 1386)
رهنمود های لازم برای معلمان
1- درکلاس درس، تک تک شاگردان خود را مورد توجه قراردهید وحتی نگاه خودرابه طور مساوی بین آن ها تقسیم کنید، عدالت رارعایت نمایید واز تبعیض قائل شدن بین دانش آموزان بپرهیزید.(مرتضوی زاده 1382)
2- برای اینکه یک تدریس موفق داشته باشید از توانایی های خود از یک طرف وآگاهی از روندعملی نهفته در فرایند تدریس از طرف دیگر مطلع باشید.
3- نیاز به داشتن و مجهز شدن به اطلاعات روز را در خود تقویت کنید وسعی در دانستن وعمل کردن در مسیر تحقق اهداف آموزشی داشته باشید.
4- به دانش آموزان مسئولیت هایی واگذار کنید نظرات دانش آموزان را پذیرا باشید، شنونده ی خوبی بوده وبه آنها اعتماد کنید
5- در کلاس درس برارزشیابی های مستمر مبتنی بر مدیریت کیفی در رویکرد وفرایند مدار که بیشتر به صورت کیفی است تأکید نمایید
6-درکلاس درس انعطاف پذیر بوده وتلاش مجدانه ای رابرای تحقق اهداف آموزشی به عمل آورید.
7- درکلاس درس قاطعیت داشته باشید و عادلانه عمل کنید ودلایل تصمیم گیری های خودرا توضیح دهید.
8- برسه محور کلیدی ارتباط، صداقت،عشق غیر انحصار طلبانه وهمدلی، آگاهی وتسلط کافی داشته باشید.(صفوی زاده،آقا حسینی 1386).
9- سعی کنید دانش آموزان را به طور انفرادی بشناسید وسهمی از وقت وانرژی خودرا دراختیار هریک از آنها قراردهید. با دانش آموزان رفتار محبت آمیز ومثبت داشته باشید تا در کارهای کلاسی، شاگردان را به پیشرفت وبه دست آوردن اطلاعات جدید تشویق کنید(مرتضوی زاده 1382)
10- به منظور آن که به نحوه شایسته ای از زمان، استفاده کنید باید پس از ایجاد انگیزه وآماده سازی دانش آموزان، درس را در وقت مقرر شروع و تمام کنیم ووقفه های بین کلاسی رابه کمترین حد برسانیدوکلاس را چنان نظم بخشید که از بروز رفتارهای مخرب دانش آموزان جلوگیری شود
11- هر چه زودتر اسامی دانش آموزان را بیاموزید تا جایی که می توانید اطلاعاتی درباره ی فردفرد دانش آموزان به دست آورید
12-درابتدای سال، قوانین ومقرراتی را با کمک دانش آموزان وضع نمایید وبا دید مثبت با شاگردان برخورد نمایید.
13- همیشه بحث های کلاسی را تشویق کنید و مدیریت کلاس با شاگردان سهیم باشید
14- با نظم باشید و به موقع در صورت امکان، جلوتر ازدانش آموزان در کلاس درس حضور داشته باشید.وآخرین نفری باشید که کلاس را ترک می کنید.
15- خوشرو باشید وسعی کنید همواره تبسمی برلب داشته باشید وبادانش آموزان، دوستانه برخورد کنید
16- همواره باطرح درس، وارد درس شوید اما اسیر طرح درس نشوید.
17- برای اعمال مدیریت کلاس درس اثر بخش، همواره آمادگی خودرااز جهات مختلف، خفظ نمایید به شاگردان احترام بگذارند وبرای آنان ارزش قایل شوند ومعلومات خودرا به رخ شاگردان نکشید زیرا شاگردان خود می توانند قضاوت کنند.
نتیجه
تدریس اثربخش وموثر یکی از شاخص های آموزش وپرورش پویا می باشد. که معلمان برای ایحاد یک تدریس اثر بخش ازراه وروش های خاصی استفاده کرده وبا توجه به موضوعات درسی از آنها بهره می جویند ومعلمانی موفق هستند که به شاگردان خود مطالب شناختی واجتماعی را به خوبی عرضه می دارند ونحوه ی به کارگیری موثر از آن ها را می آموزند. وبا آمادگی از نظر جسمی، روحی روانی، علمی وارد کلاس می شوند وبرای تدریس از طرح درس استفاده کرده و از دانش آموزان درفرایندیادگیری کمک گرفته و، نظارت مداوم برکلاس وتسلط برمطالب تدریس دارد.مدیریت شایسته ای درکلاس داشته وبانظم می باشند وبا خوشرویی با شاگردان برخورد می کنند ودانش آموزان رابه طور انفرادی می شناسد وبه شخصیت آنان احترام می گذارند که بارعایت تمام این موارد است که می توان از یک تدریس خوب وموثر بهره جست.
درنهایت باید گفت که بهبود تعلیم وتربیت درهر کشوری مبتنی برکیفیت تدریس معلم واستوار نمودن نقش معلم به عنوان مدیر آموزش درکلاس درس است پس لازم است برنامه های محتلف آموزشی وکلاس های ضمن خدمت جهت آموزش تدریس فعال وبرتر برای معلمان از طرف مسئولین امر تدبیر شود. تا معلمانی توانمند وخرفه ای درامر تدریس داشته باشیم.
منابع:
1- قرآن کریم
2- اکرمی،سید کاظم (1380)«فرهنگ اسلامی، برنامه درسی وتفکر» تهران، چاپ اول، انتشارات انجمن اولیاء ومربیان.
3- براون، جرج، تدریس خود(تمرین مهارت های تدریس درمقیاس های کوچک)، علمی رووف (مترجم).(1376) وزارت آموزش وپرورش سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه. تهران
4-بهارستان، جلیل،(1378)، برنامه کارورزی یاتدریس عملی درمرکز تربیت معلم،تهران دفتر همکاری حوزه و دانشگاه
5- بهرنگی، محمدرضا (1371) مدیریت آموزشی وآموز شگاهی، چاپ اشکان، ناشر: مولف.
6- سجادی، اسکندر (1376) «هدف از تدریس چیست» مقاله زیر چاپ دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تبریز.
7-رضایی موسی(1386)«مدارس پیشرو کارآمد» تهران، انتشارات انجمن اولیاء ومربیان.
8-صفوی زاده،نسرین، اقا حسینی، تقی،(1386) «شیوه های مدیریت کلاس و مهارت های ارتباط با دانش آموز» قزوین انتشارات حدیث امروز.
9- کریمیان،حسین، جعفریان یسار، حمید،(1385)«راهبردهای تدریس وفنون معلمی» قم چاپ اول چاپ: قدس
10- کلهر منوچهر 1386«فرایند تدریس ویادگیری اثر بخش» قزوین، مرکز تربیت معلم شهید رجایی قزوین انتشارات حدیث امروز
11- گیج،وال،ان. مبانی علمی هنر تدریس. محمود مهر محمدی(مترجم)1376، تهران. وزارت اموزش وپرورش، سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی.انتشارات مدرسه.
12- محمودی عبدالرحمان 1377«تأثیر پیش سازمان دهنده بریادگیری درتدریس روان شناسی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تبریز.
13- مرتضوی زاده، حشمت اله(1386)«مدیریت کلاس درس اثربخش، موانع روش ها وراهکارها قزوین، مرکز تربیت معلم شهید رجایی قزوین، انتشارات حدیث امروز
14- مرتضوی زاده، سید حشمت اله (1382)، خانواده وافت تحصیلی، نشریه، نشریه پیوند: تهران: سازمان مرکزی انجمن اولیاء مربیان.
15- میرزابیگی علی (1384) «برنامه ریزی درسی وطرح درس در آموزش رسمی وتربیت نیروی انسانی»تهران انتشارات یسطرون
16- میرصدوقی سید حسن(1386) بررسی نقش خود اثر بخشی معلمان وجوروانی –اجتماعی کلاسی در مدیریت فرایند یاددهی یادگیری»قزوین(1373)فرایند تدریس تهران: تربیت
17- نیکنامی، مصطفی (1377) مقایسه ویژگی های معلمان خوب واثر بخش» فصلنامه روان شناسی و علوم تربیتی شماره 7و8 تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.

تهیه تنظیم از: طاهره صادقی

مسئول دبستان سمیه 1

سال تحصیلی 1387

0

اگر املای دانش آموزان ضعیف است به احتمال زیا د آنها در مهارت خواندن مشکل دارند و این مشکل قطعا" در دیگر دروس هم تاثیر خواهد گذاشت.

برای حل این مشکل می توان راهکارهای زیر را استفاده کرد:

1- دانش آموز در خانه با کمک خانواده مطالبی را که در نوشتن مشکل دارد را مطالعه کند و برای کلمات مهم هم خانواده پیدا کند مثلا" برای کلمه ی حمیدکلمات محمد، احمد، حامد را می تواند بنویسید زیرا این کلمات سه حرف مشترک ح، م، د دارند و به همین ترتیب می تواند برای دیگر کلمات هم خانواده بسازد.

2- در اوقات فراغت داستان های کوتاه وکتاب های مختلف مطالعه کند تا با انواع کلمات آشنا شود مثل خواندن مجلات رشد دانش آموز یا روزنامه

3- از نظر شنوایی تست شود و با راهنمایی والدین به پزشک مراجعه کند به همین منظور معلم آگاه باید در روزهای اولیه این تست را در کلاس انجام دهدو اگر دانش آموز مشکل شنوایی دارد معلم او را به نزدیک خود بیاورد تا دانش آموز صدا را به خوبی بشنود.

4- املا بازی در کلاس باعث می شود که اضطراب دانش آموز از بین برود معلم می تواند با انجام املای گروهی کلمات دشوار را به راحتی آموزش دهد.

5- معلم می تواند از دانش آموزان مستعد برای نوشتن املای پا تخته استفاده کند تا جنبه ی آموزشی بیشتری داشته باشد.

6- برای تکالیف خانه سعی شود از حروفی که دانش آموز در نوشتن آن مشکل دارد استفاده شود بدین شکل که دانش آموز کلماتی را از درس پیدا کند که حروف هم صدا مانند ذ، ز، ض، ظ و یا کلماتی که به صورتی که خوانده می شوند نوشته نمی شوند استفاده کند مثل خواب

7- گاهی اوقات ممکن است دانش آموز همه ی کلمات را بشناسد ولی از نظر جسمی نتواند کار کند مثلا" ضعیف بودن انگشتان دست یا هماهنگ نبودن سیستم اعصاب با سیستم حرکتی (انگشت) معلم می تواند با تمرین هایی به او مشکل را حل کند مثلا" قیچی کردن کاغذ، مچاله کردن کاغذ و...

8- تکالیفی که به دانش آموز می دهیم با ید هدفدار باشد تا باعث یادگیر ی شود نه باعث خستگی. مثلا" برای تقویت خواندن دانش آموز به مادر یا پدرش املا بگوید و املا را تصحیح کند این کار باعث بالا رفتن اعتماد به نفس او می شود.

9- اگر در جلسات اولیه دیدیم املای دانش آموزان ضعیف است می توانیم متن املا را روی تخته بنویسیم و یک دور با دانش آموزان آن را تمرین کنیم و همان متن را املا بگوییم این روش باعث از بین رفتن استرس می شود.

10- روش دیگری که می تواند باعث تشویق و پیشرفت دانش اموز بشود تصحیح املا ی اوست برای تصحیح در چند جلسه متن ها ی املایش را با ملایمت تصحیح کنیم و بعضی غلطها را فقط گوشزد کنیم چون هرچه دانش آموز تعداد کلمات غلط را بیشتر ببیند احساس ترس و اضطراب بیشتری می کند.

11- سعی شود املای دانش آموزضعیف با دیگر دانش آموز ان مقایسه نشود و فقط با خودش مقایسه شود و هر دفعه تشویق شود تا پیشرفت کار بیشتر شود. (خود سنجی)

برگرفته از کتاب آموزش املا نوشته دکتر سید بهنام علوی مقدم و فاطمه صغری علیزاده

0

یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت معلم، چگونگی برخورد او با دانش‌آموزان در اولین روزهای حضور در کلاس درس است. متأسفانه خیلی از مواقع این عامل مهم مورد غفلت قرار می‌گیرد و گاهی دیده می‌شود که دیدگاه برخی همکاران این است که در همان روزهای اول به گونه‌ای برخورد کنند که تا آخر سال کلاسی به ظاهر ساکت داشته باشند و دانش‌آموزان را سر به راه کنند.

در سن معینی که کودک پا به کودکستان و یا دبستان می گذارد و تجربه جدیدی را در زندگی آغاز می کند تصور و پندار معلمان درباره فرد و نحوه آشنایی شاگرد با معلمان و رابطه ای که بین معلم و دانش آموز ایجاد می گردد عامل مهمی در شکل گیری شخصیت و نحوه خویشتن پنداری دانش آموز به شمار می آید. معلمان علاقه مند با رفتار انسانی خود دانش آموزانی با صفات انسانی و علاقه مند در مدرسه به وجود می آورند. در حالی که معلمان بی علاقه و وقت گذران که به روابط انسانی بی توجهند دانش آموزانی افسرده و گریزان از مدرسه تربیت می کنند. اعتقاد و پندار معلم درباره نوع رفتار دانش آموز و توانایی های او و نحوه استفاده از این عوامل می تواند شخصیت دانش آموز را در مسیر خاصی پرورش دهد. معلمی که دانش آموز را در مدرسه با کلماتی نظیر تنبل، بی عرضه و بیچاره نامگذاری می کند، نباید از دانش آموز توقع داشته باشد که فرد علاقه مند و منطقی ای شود.

صد البته نیت این افراد آن است که در این فضای آرام بتوانند به دانش‌آموزان، درس علم و ادب بیاموزند ولی نتیجه‌ای که عاید می‌شود متأسفانه برخلاف این خواسته و آرزو، موجب پیچیده‌تر شدن اوضاع می‌شود و گروهی از دانش‌آموزان به خصوص در دوره راهنمایی و متوسطه در مقابل این شیوه عمل معلم مقاومت می‌کنند و همین عامل به افزایش پرخاشگری و رفتارهای نابهنجار موجب می‌شود. در دوره ابتدایی نیز به روند شکل‌گیری شخصیت آنها لطمه وارد می‌شود و بهای آموختن چند مطلب درسی را با داشتن شخصیتی منفعل و یا پرخاشگر می‌پردازند.

یکی از زمینه‌های اصلی آموزش و پرورش موفق، آن است که معلم در نگاه دانش‌آموزان به عنوان چهره‌ای محبوب و دوست‌داشتنی جلوه کند و با این وی‍ژگی است که دانش‌آموز می‌تواند با برقراری یک رابطه عاطفی مثبت به معلم خود اعتماد کند، به درس و مدرسه علاقه‌مند شود و انگیزش درونی او برانگیخته می‌شود. یکی از مهمترین ارکان این ارتباط آن است که معلم و دانش‌آموز نسبت به همدیگر سابقه ذهنی منفی نداشته باشند.

در این روند اولین دیدارهای معلم و دانش‌آموز در کلاس درس نقش تعیین‌کننده دارد، مانند هر بزرگسال دیگر در اولین ارتباط دانش‌آموز با معلم برداشت نسبتا‍ً پایداری از شخصیت معلم در او به وجود می‌آید. اگر در این روزهای اولیه در ذهن دانش‌آموز نسبت به معلم نگرش منفی ایجاد شود، ذهنیت او نسبت به معلم و تدابیر تربیتی او به شدت تحت تأثیر این نگرش منفی قرار می‌گیرد و تا آخر سال تلاشهای معلم را بی‌ثمر یا کم‌ثمر می‌کند.

«کوهن» درمورد تأثیرات اولیه برخورد معلم با دانش‌آموزان در تحقیق خود به این نتیجه رسید که تأثیرات اولیه برخورد معلم با دانش‌آموزان به گونه‌ای پایدار تا آخر سال حفظ می‌شود. او در این پژوهش دریافت که دیدگاه دانش‌آموزان نسبت به معلم در همان دو سه جلسه اول شکل می‌گیرد و از آن به بعد به ندرت تغییر می‌یابد. میزان همبستگی این تأثیر اولیه بین ارزشیابی اول که بعد از دومین جلسه‌ی درس انجام گرفته، در مقایسه با نتایج ارزشیابی دوم که در آخر ترم تحصیلی انجام گرفته است، 85 درصد بوده است.

نکته‌ی جالب‌تری که کوهن در این تحقیق به آن دست یافت آن بود که علاوه بر تأثیرات اولیه روش کار و برخورد معلم بر طرز فکر دانش‌آموزان، اغلب دانش‌آموزان پیش از ثبت‌نام و با اطلاع از حضور معلم خاص در کلاس از طریق دیگر دانش‌آموزان و سایر منابع درباره آن معلم اطلاعاتی را کسب می‌کنند و همین عامل باعث می‌شود که خیلی زود نسبت به آن معلم و درس او طرز فکر ثابتی در آنان ایجاد شود. این طرز فکر تقریباً تا پایان سال بدون تغییر باقی می‌ماند.

براساس نظریه شرطی شدن کلاسیک، کودکانی که برای اولین بار وارد مدرسه می‌شوند به جز اندکی بیم و امید، عاطفه مثبت یا منفی مشخصی نسبت به مدرسه و کارکنان آن ندارند. فرض کنید یکی از آن‌ها پس از ورود به مدرسه با استقبال گرم و لبخند محبت‌آمیز معلم مواجه شود پس از تکرار این رفتار برای چند روز از سوی معلم، خواهید دید که کودک هر روز صبح زودتر از روز قبل خود را برای رفتن به مدرسه آماده می‌کند و با چهره‌ای خندان و خوشحال راهی مدرسه می‌شود.

کودک دیگری را درنظر بگیرید که در همان روزهای اول حضور در مدرسه به علت چند خطای جزئی که در اثر عدم سازگاری بین شرایط خا نه و مدرسه و یا عدم آشنایی با مقررات مدرسه، انجام داده است برخورد تند و خشن ناظم و یا مدیر و یا معلم روبرو شده است، پس از گذشت اندک زمانی مشاهده خواهید کرد که این کودک به بهانه‌های مختلف از رفتن به مدرسه سرباز می‌زند و در لحظه‌هایی که قرار است خود را برای رفتن به مدرسه آماده کند، تمارض به سر درد و یا بیماری دیگر می‌کند.

در مورد اول، رفتار مثبت معلم موجب شد که بر اساس اصل شرطی شدن دانش‌آموز نسبت به معلم، درس و محرکات آموزشگاهی که ظاهراً ربطی به معلم ندارند نیز عاطفه مثبت نشان بدهد. در مورد دوم نیز به طور طبیعی، رفتارخشن معلم و سایر عوامل آموزشگاه که ابتدا موجب ترس و اضطراب دانش‌آموز نسبت به معلم و یا آن عامل آموزشگاهی بود، به معلم، مدیر و نهایتاً به کل مدرسه تعمیم پیدا می‌کند.

پس معلم موفق کسی است که در روزهای اولیه حضور خود در مدرسه با ایجاد محیط عاطفی مثبت از خود و درسی که باید ارائه بدهد، دانش‌آموزان را نسبت به خویشتن و موضوع تدریس خود علاقه‌مند سازد و آن‌گاه در این زمینه به ارائه مطلب بپردازد.

توسط: مهر علی گراوند و منصوره مختارپور

0

جذب از بدو تولد وجود دارد و فضایی که والدین در آن زندگی می کنند بزودی از آن کودک می شود

کودک به کمک نقاشی کشمکشها و دلهره های درونی اش را آشکار می کند وبدین طریق اثر آنها را کاهش می دهد.

در حقیقت وقتی مسائل و مشکلات عاطفی بر روی کاغذ منتقل می شوند به صورت تازه و جداگانه که کمتر سنگین ودلهره آور است در می آیند به همین دلیل است که کودکان به هنگام نقاشی کردن از نمادها استفاده می کنند و ناخوداگاه مرتکب چنان اشتباهاتی می شوند که جنبه همگانی دارند و تعبیر آنها ساده است ولی درست بدین دلیل که کودک از این اشتباه آگاه نیست آزادانه آنها را به کار می برد.

برون فکنی در نقاشی (توضیح خط و رنگ)

1- خط

حرکات و خط های وسیع و پر دامنه،خطوط باز و بلند نشانه خوشحالی و راحتی است و نیروی زندگی با علائم و خطوط بلند به طرف بالا می رود.

0

نمادهای اصلی اندام در نقاشی کودکان

نقاشی کودکان

سر در طراحی کودکان

سر به صورت خارج از مقیاسی نسبت به بدن بزرگتر ترسیم شده، به طوری که بدن را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در سنین (7 تا 8 سالگی) بدن انسان و اجزای آن ابعاد واقع بینانه‌ای پیدا کرده و سر معمولا یک هشتم کل از طول سر تا پای یک فرد بالغ ایستاده را شامل می‌شود

چشمها: اولین و مهمترین اعضایی هستند که کودک به دایره اولیه سر می‌افزاید.

کشیدن و تاکید بر روی ترسیم چشم‌های بزرگ در نقاشی افراد شکاک و مبتلا به «پارانویا» به چشم می‌خورد ولی در کودکان کم سن و سال تاکید بر روی چشمان و کشیدن چشمان درشت مبنی بر درک اهمیتی است، که کودک برای این عضو است.

آرایش چشمان هنگام طراحی معمولا در نقاشی دختران در زمان بلوغ دیده می‌شود، چشمهایی که پسران می‌کشند ساده‌تر می‌باشد و پسران چشم‌ها را با حالتی درنده و وحشی می‌کشند.هیچکس انتظار ندارد، که بازوها را در نقاشی کودکان زیر 4 سال ببیند، ولی به این فقدان در سنین بالای 6 سال باید توجه بیشتری کرد و اگر همین مورد در سنین بالای 10 سال بود احتیاج به توجه خاص دارد.

گوش: راجع به طرز طراحی گوشها باید گفت‌ که بیشتر آنها را نمی‌توان از کودکان عادی تمیز داد. گوش‌های مشخص و برجسته به عنوان تجلی آشفتگی روانی تفسیر گردیده است و فقدان گوش مربوط به عدم بلوغ فکری و درک از تصویر انسان مرتبط می‌باشد و در پایان می‌توان گفت هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود نقاشی می‌کند، در واقع حالت روحی و روانی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه‌دار و ژرف‌تر خود را بیان می‌کند و بدین ترتیب خطوط مخصوص شخصیتش را نیز هویدا می‌کند.

0

سن: 0 تا 1 سالگی

نقاشی: کودک به تحریکات دیداری جواب می‌دهد. مداد را به دهان می‌برد. نوزاد هیچ نقشه نمی‌کشد.

شناخت: مرحله حسی حرکتی. کودک به طریق بازتابی عمل می‌کند کودک ماشینی فکر می‌کند.

سن: 1 تا 2 سالگی

نقاشی: در 13 ماهگی اولین خط خطی های کج و معوج می‌کشد (زیگزاگ) کودک بر علائمی که حرکت مداد بر روی صفحه کاغذ می‌گذارد نگاه می‌کند (نقاشی جنبشی Kiensthetic drawing).

شناخت: به تدریج و هم زمان با برقراری کنترل مغزی Cortical control حرکات کودک جهت یافنه وهدف دار می‌گردد.

سن: 2 تا 4 سالگی

نقاشی: دایره‌ها در نقاشی او به تدریج ظاهر و عنصر غالب در تصویر می‌شوند سپس دایره‌ها از یکدیگر مجزا می‌شوند در دایره‌ای که سهواً می‌کشد کودک شی را مجسم می‌کند. اولین نماد خطی ساخته می‌گردد که معمولا بین 3 تا4 سالگی است.

شناخت: کودک شروع به عمل به صورت نمادی می‌کند. زبان و سایر ارتباط‌های نمادی رل مهمی را در این مرحله به عهده دارند. برخورد کودک با مسائل بسیار زیاد بر پایه خود محوری می‌باشد. تظاهر می‌کند که بازی را به صورت حقیقت می‌پذیرد.

سن: 4 تا 7 سالگی

نقاشی: حقیقت گرایی ذهنی کودک یک مدل خیالی می‌کشد نه آنچه که واقعا می بینند. چیزی را می‌کشد که فکر می‌کند باید باشد نه آنچه واقعاً هست. افراد را از پشت دیوار می‌کشد و از داخل بدنه کشتی مردم را می‌بیند، هنوز حالت شفاف بینی دارد اکسپرسیونیست و ذهنیت گراست.

شناخت: مرحله پیش عملیاتی (فازی که بر درک مستقیم از محیط متکی است) خود محور است. دنیا را به حالت علت می بیند (خودش همه کاره است) تصوراتش واضح بوده و دارای خلاقیت کنجکاوی و خیالپردازی است. در یک زمان فقط بر یک موضوع تمرکز دارد. در عمل خود بیشتر با احساس است نه با منطق.

سن: 7 تا 12 سالگی

نقاشی: حقیقت گرایی دیداری، ذهنیت گرایی کودک تقلیل پیدا می‌کند چیزی را می‌کشد که عملاً مرئی است. دیگر به طریقه اشعه x عمل نمی‌کند. شکل انسانها بیشتر حالت حقیقی دارد و متناسب است. رنگها را طبق قانون انتخاب می کند. چپ و راست تصویر را که کشیده است تشخیص می دهد.

شناخت: مرحله عینی عمل نمودن، درباره اشیاء عاقلانه می اندیشند. دیگر درک آنی بر او مسلط نیست و به او فرمان نمی دهد. می تواند به عقب برگردد. (درک بازگشت پذیری پیدا می‌کند) اشیاء هرچه که بوده‌اند همان خواهند بود حتی اگر ظاهرشان تغییر کند.

سن: 12 سالگی به بعد

نقاشی: با تکامل توانایی انتقاد کردن، علاقه‌اش به نقاشی کم و کمتر می‌گردد مثل اینکه مایل است این استعداد ذاتی را ذخیره کند.

شناخت: مرحله قراردادی عمل کردن به کارهایش با انتقاد می‌نگرد قادر به درک فرضیات می‌باشند نه تنها می‌توانند در مورد جنبه عملی اشیاء فکر نماید بلکه می توان با سلیقه و ذوق در مورد آنها بیاندیشد.

0

نقاشی‌ گروه‌ بچه‌ها در یک‌ صفحه‌

اگر شما از کودک‌ خود بخواهید که‌ خود و دوستان‌ خود را به‌ تصویر بکشد، معمولا گروهی‌ از بچه‌ها را در حال‌ بازی‌ یا انجام‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ به‌ تصویر خواهد کشید، در حالی‌ که‌ اگر کودک‌ شما منزوی‌ یا ناسازگار باشد، اغلب‌ در محدوده‌ خارجی‌ گروه‌ و یا به‌ صورت‌ تنها کشیده‌ خواهد شد.

تصویر خواب‌ و رویا

کودکان‌ و حتی‌ نوجوانان‌ معمولا خواب‌ و رویای‌ خود را به‌ صورت‌ نقاشی‌ ارائه‌ می‌دهند و سپس‌ آن‌ را توضیح‌ می‌دهند و در این‌ مورد تبحر خاصی‌ دارند، زیرا از تصویر کردن‌ آن‌ هیچ‌ ترسی‌ ندارند و خود را در هیچ‌ موردی‌ مقصر ندانسته‌ و همه‌ چیز را به‌ عهده‌ خواب‌ و رویا می‌گذارند! البته‌ نقاشی‌ خواب‌ و رویا ممکن‌ است‌ ترسها یا حتی‌ تمایلات‌ کودک‌ را به‌ تصویر بکشد. برای‌ این‌ مساله‌ تصویر کودک‌ قوی‌ و بزرگتر از دیگران‌ نمونه‌ای‌ است‌ که‌ معمولا دیده‌ می‌شود.

خانه‌ و محل‌ زندگی‌

در بیشتر نقاشیهای‌ کودکان‌، خانه‌ بیشتر از هر چیز دیگری‌ به‌ تصویر کشیده‌ می‌شود.

البته‌ کودکان‌ در آغاز، خانه‌هایی‌ معمولی‌ و پیش‌پاافتاده‌ را به‌ تصویر می‌کشند، اما با افزایش‌ سن‌ و به‌ دست‌ آوردن‌ مهارت‌ کافی‌، خانه‌های‌ واقعی‌تر و پیچیده‌تری‌ را شاهد خواهید بود. اگر خانه‌ای‌ دلباز و یا همراه‌ با در و پنجره‌ و محیط‌ پر از گل‌ و حیاط‌ را در نقاشی‌ کودکان‌ مشاهده‌ کردید، این‌ امر می‌تواند دلیل‌ روحیه‌ سالم‌ فرزند شما باشد و می‌توانید اینگونه‌ تصور کنید که‌ فرزند شما اعتمادبه‌نفس‌ کافی‌ دارد. در حالی‌ که‌ اگر خانه‌ای‌ بسیار ساده‌ و بدون‌ در را شاهد هستید که‌ به‌ صورت‌ منفرد و با دیوارهای‌ بلند تصویر شده‌ است‌، این‌ می‌تواند بیانگر وابستگی‌ کودک‌ شما به‌ شما در سنین‌ پایین‌تر از هفت‌سالگی‌ باشد و اگر کودک‌ شما این‌ زمان‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ باشد، کشیدن‌ اینگونه‌ خانه‌ها می‌تواند دلیلی‌ برای‌ عدم‌ وجود اعتمادبه‌نفس‌ در کودک‌ شما باشد.

خورشید و ماه‌ و ستارگان‌

تصویر خورشید به‌ط‌ور معمول‌ بیانگر امنیت‌ و شادی‌ و قدرت‌ است‌ و به‌ عقیده‌ برخی‌ از محققان‌ و پژوهشگران‌ به‌ معنای‌ حضور پدری‌ مط‌لوب‌ و موثر در جمع‌ صمیمی‌ خانواده‌ای‌ متحد است‌. در حالی‌ که‌ اگر این‌ رابط‌ه‌ چندان‌ درست‌ و اساسی‌ نباشد و یا کودک‌ از جمع‌ خانواده‌ احساس‌ رضایت‌ نکند و یا به‌ پدر و بخصوص‌ به‌ نوع‌ رفتار او علاقه‌ای‌ نداشته‌ باشد، خورشید به‌ صورت‌ نیمه‌پنهان‌ در پشت‌ کوه‌ کشیده‌ و یا اینکه‌ اصلا از کل‌ نقاشی‌ حذف‌ خواهد شد و معمولا اگر از کودک‌ خود بخواهید نقاشی‌ بکشد واو از ماه‌ و نقاشی‌ تاریک‌ استفاده‌ نماید، این‌ نشانگر دلگیر بودن‌ و عدم‌ رضایت‌اوست‌.

استفاده‌ از درختها و سبزه‌زارها

نکته‌ جالبی‌ که‌ باید در مورد بررسی‌ نقاشی‌ای‌ که‌ کودک‌ شما از درخت‌ کشیده‌ توجه‌ خاصی‌ داشته‌ باشید، آن‌ است‌ که‌ در آغاز باید درخت‌ ترسیم‌شده‌ را به‌ سه‌ قسمت‌ ریشه‌، تنه‌ و شاخ‌ و برگها تقسیم‌ کنید. ریشه‌ نماد ناخودآگاه‌ فرزند شماست‌ و به‌ غرایز او مربوط‌ می‌شود. تنه‌ درخت‌ درحقیقت‌ شبیه‌ترین‌ چیز به‌ ((خود کودک‌)) است‌ و اگر تنه‌ای‌ بلند و استوار و قط‌ور را مشاهده‌ کردید، می‌توانید آن‌ را با اعتمادبه‌نفس‌ و احساس‌ رضایت‌ کودک‌ خود مرتبط‌ بدانید. این‌ در حالی‌ است‌ که‌ اگر درخت‌ کشیده‌شده‌ توسط‌ کودک‌ شما، دارای‌ شاخ‌ و برگ‌ کافی‌ باشد، نشاندهنده‌ این‌ مط‌لب‌ است‌ که‌ کودک‌ دلبند شما با محیط‌ خارج‌ و همنوعان‌ خود به‌ اندازه‌ کافی‌ رابط‌ه‌ دارد و اگر شاخ‌ و برگ‌ و یا هرکدام‌ از بخشهای‌ درخت‌ را به‌ صورت‌ غیرعادی‌ دیدید، این‌ امر نشاندهنده‌ عدم‌ تعادل‌ در فرزند شماست‌.

اتومبیل‌ و وسایل‌ نقلیه‌ عمومی‌

در جوامع‌ امروزی‌ اتومبیل‌ نمادی‌ از قدرت‌ به‌ شمار می‌رود و به‌ همین‌ دلیل‌ به‌خصوص‌ در نقاشی‌ پسرها به‌وفور دیده‌ می‌شود. پس‌ اگر مشاهده‌ کردید که‌ کودک‌ شما از کشیدن‌ تصویر خود، خودداری‌ کرده‌ و به‌ اتومبیل‌ بها می‌دهد، می‌توانید این‌ امر را نشاندهنده‌ ارتباط‌ خوب‌ وی‌ با دنیای‌ خارج‌ بدانید.

حیوانات‌

اگر کودک‌ شما در خانه‌ یا هر مکان‌ دیگری‌ شاهد حیوانات‌ باشد و سپس‌ آنها را به‌ تصویر بکشد، این‌ امر مساله‌ای‌ عادی‌ تلقی‌ می‌شود. اما اگر بی‌دلیل‌ از حیوانات‌ و بخصوص‌ به‌ صورت‌ خشن‌ استفاده‌ نماید، این‌ مساله‌ به‌ روحیه‌ ناسالم‌ او و یا احساس‌ گناهی‌ که‌ نمی‌تواند به‌ صورت‌ مستقیم‌ آن‌ را به‌ تصویر بکشد مربوط‌ می‌شود.